مهدی جان بیا و بر پشت ستم تیر زن…

بعید می دانم دوست نداشته باشی؛

تصور کن زمین، بهشتی کوچک میشد؛ آسان است اگر بخواهیم. زیر پایمان هیچ جهنمی نبود و بالای سرمان فقط آسمان بود. تصور کن تمام مردم دنیا فقط برای امروز، زندگی می کردند؛ تصور کن هیچ مرزی بین کشورها وجود نداشت؛ تصورش سخت نیست. چیزی برای کشتن و کشته شدن وجود نداشت و دین همه یکی بود. تصور کن تمام مردم دنیا در صلح، زندگی می کردند.

شاید مرا خیال پرداز بخوانی ولی من به تنهایی اینطور فکر نمی کنم؛ در آرزوی روزی هستم که تو نیز به ما بپیوندی و دنیای همه ما یکی شود. بعید می دانم دوست نداشته باشی؛ تصور کن هیچ مالکیتی وجود نداشت، حرص و طمع وجود نداشت و البته هیچ گرسنه ای و انسان ها برادرگونه می زیستند. تصور کن تمام مردم دنیا، تمام دنیا را با هم قسمت می کردند.

ما معتقدیم بر پشت ستم، کسی تير خواهد زد. اگر نیاید سيلی ظالمان هميشه بر گونه مظلومان می خورد و صدای ظالم همه جا به گوش می رسد. فقط اوست که می تواند داد عدالت سر دهد، زیرا با ستمگران بیعت نکرده است. آدمیان، سخت محتاج ناجی گریهای او هستند. کودکان به جای اینکه لالایی مادران گوش آنها را بنوازد، صدای انفجار بمب و موشک درگوش آنها میپیچد. او باید بیاید تا دیگر هیچ کودک بی گناهی مقابل چشمان مادرش، جان ندهد.

امام زمان مهدویت

دنیای زرد ما تمثیل خستگی است. او مجری حق و عدالت است و می آید تا حسن ختام ستمگری ها باشد. او درمان دل های شکسته و زخم خورده انسان هاست. در عصر آهن و فناوری داریم دست و پا میزنیم. علم به اوج خودش رسیده و امکانات رفاهی فراوان شده؛ اما با این وجود، حالمان اصلا خوب نیست. روزهایمان را یکی یکی به شب می رسانیم و به این وضعیت زندگی سراسر بدبختی «عادت» کرده ایم و ای کاش می فهمیدیم نبودن اوست که این مصیبت های جهانی، بوجود آمده.

او گلی است که دنیا را گلستان می کند. دنیا به یک ابرمرد نیاز دارد تا بغض ها به سرآید. خوش به حال آن دنیایی که او رئیسش باشد. چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانی هاست و دست ها تشنه تقسیم فراوانی ها؛ مردم به دنبال سرپناهی می گردند در این بی سر و سامانی ها.

نیمه شعبان مژده فرار از بردگی را می دهد. تا جایی که یادم می آید ملت ها همیشه ندا سر می داده اند که حتماً روز نجات بشریت فرا خواهد رسید. سال هاست که فضای دنیا آلوده شده است و جنس اعمال مردم، مرغوب نیست؛ نیاز است که دنیا جوان شود. دنیا با ناجی اش از نو متولد می شود. مردم به دلیل و راهبر نیاز دارند. او می آید و از جاده ها غبار را پاک می کند و حدیث دل انتظار بشریت را پاک و همچنین، آرامشی به جان ها عطا می کند.

ذكر تعجيل فرج رمز نجات بشر می باشد؛ ما برانيم كه اين ذكر، جهانى گردد زیرا یازده پله زمین به سمت ملکوت رفته است فقط یک قدم باقی مانده، زمین هم شوق شکفتن دارد. اگر اراده کنیم می توانیم شاهد ساخت بهشتی کوچک، بر روی زمین باشیم. آمدنش مانند رستاخیز، عدل گستر است و مانند سپیده صبح، نوید آغازی دوباره برای همه خوبی هاست و به همین دلیل است که عصر انتظار، ولادتش را جشن گرفته است زیرا نهضت فردای او را وعده می دهد.

بعید می دانم که با آمدن او فقط انسان ها خوشحال شوند؛ اهل آسمان ها، پرندگان هوا و ماهیان دریا نیز با بازگشتش، شادمان می شوند. خلق، منتظر خلقِ بهشت موعود در زمین هستند و صد البته می دانیم گرمیِ دل و خنکای جگرمان، سفینه نجات و امید حیاتمان باز آید. او خواهد آمد و یاس‏ها و نیلوفرهاى «سرکش‏» را به دعوت خواهد خواند و حضور او تسلاى دل یاس‏هاى کبود خواهد بود.

دردِ فراق او را به تنهایی نمی‏کشیم که تمام سنگریزه ‏های زمین، منتظر گام‏های او هستند تا کوه شوند و پرچم او را در اوج عشق خود برافرازند و آن وعده محتوم، چه نزدیک است؛ اگر عاشق باشی. او مشعل هدایت و روشن گری و مبیّن حقیقت است. سالروز میلاد او، هنگامه گشودن پنجره های امید است به روی بغضِ ستم دیدگان بی پناه تاریخ و تداعی کننده شادی لحظه طلوع طلعت نورانی اوست. مهدی می آید تا جنگ ها را تمام کند و صلح و آرامش و امنیت جهانی را برقرار سازد.

میلاد پرشکوه مهدی امت، منجی بشریت، نادی عدالت و برقرار کننده صلح و امنیت، بر مسلمانان و آزادگان جهان مبارک باد.

 

نویسنده: اردلان ابراهیمی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *