توصیه به تقوا توسط رئیس شورای شهر

گاه مغرب روز دوشنبه به مسجد شدم تا نمازگزارم و دلی سپارم .

در بدو ورود دل فروختگان بسیار بودند و سرسپردگان در کار .

وقتی چشمم به جمال هم محلی ام ، رستم دستان ،  که از زمان ورودش به شورا، از زیارتش محروم مانده بودم روشن شد و به روح گذشتگانش و گذشتگانم  رحمت فرستادم که مجالی مهیا فرمود تا عده ای به بهانه ی تبلیغ و فرار از جلسه مطالبه گری بسیج دانشجویی پای در مسجد نهند .

اما ورود افراد جدید ولی آشنا که پیش از این یا در حال نظافت کوچه ها و خیابان ها و پارک ها دیده بودمشان یا هنگام آبیاری درخت و فضای سبز میادین و بلوار ها و یا اینکه در راهروهای شهرداری برای انبوه سازی که  در پی آن تشریف فرمایی شهردار و اعضای شورای شهر و معاونین شهردار و کارکنان خدوم شهرداری و رفقا و رقربا بود .

حکایت از اتفاق دیگری داشت که نهایتاً جلسه پرسش و پاسخ نام گرفت ؛

آن هم چه پرسش هایی و انصافاً چه پاسخ هایی!

خاطرات دوران دبستان و قصه ی روباه و کلاغ و سریال های بمان روزگاران، پینکیو ، پسر شجاع و شخصیت های جالب آنها نظیر شیپورچی و خرس قهوه ای در ذهن تداعی می کرد یادش بخیر .

القصه اعضا شورا به اتفاق منتخب دردانه خود جناب شهردار در جایگاه ویژه قرار گرفتند تا صادقانه به هر آنچه گذشته یا نگذشته ولی برخی به ناحق و با بی تقوایی می گویند ، پاسخ دهند .

ریاست متدین شورا پس از توصیه همگان به تقوا و درستکاری و پرهیز از بی تقوایی ، شرح خدمت و دستاورد ها و توفیقات و تحقیق ها و خلاصه کلی وجه همت خود را بیان نمودند .

پرده نمایش هم آماده بود تا بغض لب تاپ بشکند و تصویر جانفشانی های شهردار و شورا بر آن نقش بندد .

که متاسفانه تذکر بی هنگام مجری ، رئیس را به خود آورد . که آقاجان جلسه پرسش و پاسخ یعنی مردم بپرسند و شما پاسخ دهی . با سخنرانی و ارائه عملکرد در محضر فرا دستی ها فرق دارد!

پرسش ها یکی یکی و دوتا دوتا مطرح شد و پاسخ ها فوج فوج از حنجره ی رئیس فوران کرد .

گوشه و کنایه های مخاطبان که خواستار سکوت رئیس و پاسخگویی سایرین بودند هم افاقه نمی کرد .

فرمانده بی باک ، شورا را بی نیاز از پاسخگویی به هر نهاد و تشکیلاتی دانست و حق باز خواست از سوی هر جریانی غیر از مردم را منتفی اعلام کرد.

رئیس با شور و حرارت و زبردستی ، آسمان را به زمین گره می زد تا برای پوشاندن دم خروس ها جامه ایی بلند بدوزد .

اما افسوس که این بار خروس ها ، بی محل تر از این حرف ها بودند.

هرچه به پایان محفل نزدیک تر می شدیم پاسخ ها ، مشمئز کننده تر می شد و به لاپوشانی و کتمان می گرائید تا جایی که برای اثبات سوالات جایزه تعیین گردید .

رئیس محترم بارها پرسش ها را هدف دار و دارای جهت گیری خاص و حامل پیام تخریب تلقی کرد.

حضور برخی هم سفرگان نیز که به بهانه ی تقدیر و دفاع از عملکرد شورا و شهردار با ایجاد بلوا ، قصد تغیر مسیر یا اتمام مجلس را داشتند نیز برای همه جالب و در واقع نمک جلسه بود ، هر چند آش آنقدر شور بود که تمنایی برای نمکدان نبود .

نمایش به پایان رسید و من هنوز نمی دانم چگونه می توان تقوای بیان شده در جلسه را با این روایات کنار هم بگذارم

که از امام صادق (ع) پرسیدند :

مؤمن فلان گناه مرتکب می شود ؟ فرمودند : ممکن است

عرض شد فلان گناه چه ؟ فرمودند: امکان دارد

عرض شد مؤمن دروغ می گوید؟ فرمودند: نه بخدا  لاولله

والعاقبه للمتقین

مطالب مرتبط

11 پاسخ

  1. نه عکس و تصویرتان کامل و جالی بود نه خبرتان چیری را تفهیم میکرد. لطفا مردم را هم ادم حساب کنید انها حق دارند بدانند چه گذشته و میگذرد

  2. اون جلسه که چیزی رو روشن نکرد به هیچ سوالی هم جوابی داده نشد واصلا سوال خاصی مطرح نشد…. ولی چرا کازرون نگاه کوتاه اومده!!!!!!!!! این سایت باید اعلام کنه ایا کوتاه اومدنش بخاطر قانع شدنشه؟؟؟ یا تهمت بیجا زده؟؟؟ یانکنه شریک دزد شده و رفیق قافله؟؟؟؟ یااگر چیزی باشه و حرفی نمیزنه گناهش از اون مال بیت المال خورها کمتر نیست

  3. خب حالا آخرش معلوم شد کی خورده و کی برده؟؟؟؟ راست ودروغ حرف کی مشخص شد؟؟؟؟ ……….یا کازرون نگاه یا شهرداری یا شورای شهر کدوم راست گفتن کدوم دروغ؟؟؟؟ چرا گزارش کامل جلس رو نزاشتید؟؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *