امروز:چهارشنبه, ۲۱ آذر
تاریخ انتشار:2024-04-01

ایجاد مزاحمت و سلب آرامش توسط برخی مداحان قبرستانی

یادداشتی با ضرورت ساماندهی مراسمات ترحیم، به قلم امان‌الله دهقان‌فرد را بخوانید.

ایجاد مزاحمت و سلب آرامش توسط برخی مداحان قبرستانی

یادداشتی با ضرورت ساماندهی مراسمات ترحیم، به قلم امان‌الله دهقان‌فرد را بخوانید.

قسمت : اول

-استفاده از دستگاه های انتقال دهنده ی صدا آنهم از جنس فوق پیشرفته. بکارگیریِ اصطلاحا «باند»های جدید، زاویه دار و چهارگوشه!. مستقر نمودن این تخریبگران اعصاب و روانِ مشایعینِ جنازه در بیخ گوش افراد مصیبت دیده و ایجاد مزاحمت و سلب آرامش برای صغیر و‌ کبیر حاضر در قبرستان و حتی گلزارهای شهیدان.

-اجرای برنامه های حقیقتا بی سود و فائده، توسط برخی مداحان فاقد سواد رسمی و قرآنی و بهره نبرده از اساتید فرهیخته. به کارگیری واژه های ناسُفته، تعابیر ناپخته و انتسابِ پسوند، پیشوند و القاب خودبافته برای برخی از شرکت کنندگان از قبل هماهنگ شده و چرب کننده ی سِبیلِ حضرات مجریان و مداحان.

-تبدیل جلسات وعظ و موعظه و پندگیری از گذرا بودن دنیا و ارتحال مرحومان به محفل سیاسی و مجلس انتخاباتی، آنهم نه برای عموم داوطلبان و همگان، بلکه تنها تعدادی از قبل پول دهندگان و دمِ جناب مجری و مداح را دیدگان، بویژه آندسته از ندارندگانِ پایگاه و جایگاه واقعی بین متدینان و مؤمنان.

-نهایتا کنارگذاری تلاوت قرآن، حذف اذکار وارده در احادیث، روایات و بیانات بزرگان و تقریبا بی اعتنایی به تمام مواردی که موجب شادی ارواح در قبرخفتگان، اطرافیان و بازماندگان آنان می شود و متقابلا جایگذاری آن با مُشتی اشعار و نواهای ویژه ی آوازخوانان و ترانه های سرایانِ محله ای و نامفهوم مناطق ایران.

-و.. تحقیقا بخشی از وقایع انحراف زایی است که با کمال تاسف طی سال های گذشته در عمده ی مناطقِ کشور جریان یافته و علاوه بر مشکلاتی که برای اکثر مراجعان به قبرستان ها و بازماندگان دفن شده ها موجب گردیده، ضمنا صدای بسیاری از متدینین، معتقدین و مؤمنین را نیز در آورده است. در همین رابطه و نظر به لزوم جلوگیری از ادامه ی روند موجود و برخورد با اینگونه افراد، مواردی را متذکر می شویم.

** دقت اگر کرده باشید، همزمان با آغاز بیماری کرونا و شیوه گذاری برای برپایی نشست ها و مجالس عزاداری و ختم مُرده ها، بخش اعظم برنامه های سنتی قبلی، از جمله حضور بستگان، دوستان و آشنایان آن ها در مساجد و تکایا، بهره گیری از وجود علما و سخنان پندآموز خطبا و مهمتر از این ها «ارتباط» و «اتصال» مسلمین با پایگاه های اصیلِ ذِکر و یاد خدا، تعطیل و صرفا به انجام برنامه های سلیقه ای و گذرا توسط برخی مجریان و مداح ها بر روی قبرها، محدود گردید. موضوعی که با پایان یافتن همه گیری ها همچنان اما ادامه یافت و مدیریت مراسم به عُهده ی عده ای از این ها منتقل و نه تنها دیگر از تاثیر آیات کلام الله اثری بر جا نماند بلکه اوضاع به دلخواه همین اقلیتِ «کم اطلاع» و «ناآشنا» با تفاسیر کلام الله و معانی عمیقِ سخنان انبیا و اولیا، مورد بهره قرار گرفت.

** توجه داشته باشیم «قبرستان»ها محل های «عمومی» محسوب و همین خصوصیتِ همگانی بودن اقتضا می کند طبق ضوابط و قوانین معینه برای چنین جایگاه هایی رفتار گردد. اینکه اما افرادی پیدا شوند بصورت کاملا ناشیانه با بهره گیری از دستگاه های قویّ انتقال صدا، آنهم در جایی که ده ها بلکه صدها مقبره ی مربوط به سایر خانواده ها وجود دارد، به آوازخوانی و یا سرودن ترانه های مورد استفاده در جشن و عروسی ها، پرداخته و چندین ساعت به خراشیدن گوش دیگران و آزار و اذیت جسم و روح آنان، تا کیلومترها دورتر مشغول گردند، نتیجه ای جز ایذا و اذیت روحِ مقبوران و اضافه نمودن بار گناه بر دوش و در نامه ی اعمال صاحبان عزا، اطرافیان و خانواده های آنان در پی نخواهد داشت!.

  • تلاوت کلام خدا و قرائت فاتحه شامل حمد، سوره و صلوات های وارده برای شادی ارواح اموات و شهدا و همچنین پندگرفتن از خروج اقشار و اقطاب مختلف از دار دنیا، قطعا نیازمند وجود فضایی آرام و روح افزا بوده و طبیعی است با آن سر و صداهای مصنوعی و مزاحمت های غیر طبیعی نه تنها این مقصود حاصل نمی شود بلکه درست نقطه ی مقابل آن که همانا پرت شدن هوش و‌ حواس حاضران قبرستان باشد صورت گرفته و این، دقیقا همان نقطه ی گناه آلودی است که به شکل جاهلانه و‌ یا عامدانه توسط برخی مادحان و مجریان و‌ البته شاید هم بواسطه ی اصرار و چشم هم چشمیِ بعضی خانواده ها و اطرافیان مردگان در حال اجرا و انجام است.

از یاد نبریم)- آنچه در آیات، روایات و سخنان گرانسنگ ائمه ی اطهار، امامان، اولیا و اوصیای گرام از قدیم الایام مورد تاکید قرار گرفته و همواره توصیه به انجام آن ها شده، همان مواردی است که قبلا توسط پدران و اجداد مؤمن و متدین ما و شما اِعمال می گردید.

-حضور مستقیم بالای قبر تازه از دنیا رفتگان و تلاوت یک یا چند جزء از کلام خداوند سبحان.

-همراهی با بازماندگان و کمک به فرزندان، اولاد و ایتام تازه از دنیارفتگان.

-عبور از کنار مقابر اهل

-قبور و دیگر آشنایان، بی وارثان و مؤمنان و طلب رحمت، مغفرت و آمرزش برای آنان.

شایان یادآوری است که)- بیان این موارد اختصاص به مداح خاص و منطقه ی مخصوصی نداشته و منظورمان بدعت گزاریِ تازه ای که با برنامه و طراحیِ برخی مراکز «دین ستیز» و «اسلام گریز» و هدایت عوامل پُشت صحنه و‌ میدانی آن ها در اکثر نقاط کشورمان در حال اجراست. بر همین اساس به همه ی کسانی که دل در گروِ پیام های قرآنی و احکام آسمانی دارند توصیه می کنیم :

** از ایجاد مزاحمت های صوتی و سلب آرامشیِ خانواده های سایر مرحومین و‌ مقبورین جِدّاً خودداری و اگر هم برای تازه گذشته ی خود برنامه ی عزاداری دارند، صرفا در همان محدوده ی چند متریِ مزار شخصی و‌ بدون استفاده از بلندگوهای گوش خراش فنی اقدام فرمایند.

** رسم غلط و اشتباه جایگزینی تلاوت قرآن با صرفا آوازخوانی و تقدیر و تشکر از مراجعان غیرواقعی بویژه داوطلبان پُر ادعای انتخاباتی را کنار زده و از استفاده ی مداحان و مجریان آنچنانی خودداری نمایند.

*تلاش سازمان یافته برای کنارزدنِ عالمان از اداره ی مراسم مؤمنان، واسپاریِ میدان به برخی خوانشگران و مداحان!.

قسمت : دوم

-اجرای برنامه ی از قبل طراحی شده و تدوین گردیده جهت خروج محترمانه و یا کنارزدن فرهیختگان عِلمی و فرزانگان اصلیِ جبهه ی فرهنگ عمومی، تمدن اسلامی و تاریخ ایرانی، از فرماندهی و مدیریت اماکن مذهبی، مراکز دینی و حتی پایگاه های همیشه مورد اداره ی آنان همچون محافل، مجالس و مساجد در سطوح مختلف دهستانی، شهرستانی، استانی و حتی ملی!.

-همزمان، سازماندهی اقداماتی برای تضعیف مراسم اصیل رسمی و سنتی، تعطیل آئین های ملی و مذهبی و متعاقبا رونمایی از برخی چهره شدگانِ خودلرزان! و حنجره داران خوشخوان! و متعاقبا وارد نمودن ایشان به صحنه و میدان، آنهم بدون در نظر گرفتن میزان دین و‌ دیانت، مقدار مصلحت و صلاحیت و نهایتا به صِرف گرم کردن فضای مجالس عمومی و محافل خصوصی!.

-بی توجهی به بایسته های مورد نیازِ وادی «گورستان خوابان» و برجسته های وارده و مؤکده در سخن، کلام و کردارِ بزرگان و امامان برای شادی اموات و بازماندگان آنان و متقابلا ترویج انواعی از «بدعت»های بی ریشه و «نوتراشیده»هایی بدون سابقه و پیشه!، مانند آوازخوانی های محلی، بیرون دهی صداهایی عجیب و غریب از حُفره های گلویی! و حتی ایجاد تکانه و رعشه های «اعتیادیِ» متوالیِ خالی از مفهوم و معانی!.

-تنوع بخشیدن به اجرای برنامه های نامناسب در قبرستان ها و‌ بوستان ها، و از سوی دیگر، بی رمق سازی و گرفتن انگیزه یِ روحیِ مردمان، مخصوصا جوانان، برای حضور در مساجد، حسینیه و عبادتگاها، و بعبارتی تغییر سَبکِ نگاه و دستکاریِ غذای ذهنی، فکری و روانیِ حاضران در فضاهای جمعی و اجتماعی.

-و..، تنها گوشه ای از تلاش های صورت گرفته برای بازی با اعتقادات و سوق دادن مؤمنین و مؤمنات به سَمتِ ابزار و آلاتِ دور کننده ی همگان از پایگاه های جذب افکار و ساختارهای دینی و مذهبی است که با کمال شرمندگی بایستی اعتراف کرد به اشکال مختلفی آغاز و بخش های عمده ی آن نیز به سرانجام رسیده. نظر به لزوم اطلاع دینمداران و دست اندرکارانِ کشوری و دلسوزان، مخصوصا اصحاب رسانه و گروه داران فجازی و همگان، مواردی تقدیم می گردد.

۱)- تغییر ذائقه ی عمده ی اعضای جامعه در اعتقادپذیری از عالمان فرهیخته و تحصیلکرده حوزه های علمیه، که سال ها با اندیشه های ناب دینی، اصول و فروع اسلامی و پیام های قرآنی سر و کار داشته و متخصص بیان احکام و علوم فقهی بوده و هستند، و از جانب دیگر سپردن تعمدیِ وظیفه ی تخصصی ایشان به افرادی غیربرخوردار از «معتقدات» و ناآشنا با «مقتضیات» و «مشتبهات» و به تعبیری دیگر، جلوانداختنِ کم دانانِ عِلمی و عملی و برجسته نماییِ بعضی «خوش حنجره گان»، برابرِ قاریان خودبرجسته و فرزانگان حقیقتا شایسته، بخشی از قطعات طراحی شده توسط برخی سرویس های اطلاعاتی بیگانه بوده که در سایه ی خوابزدگی های متوالیِ سازمان های فرهنگی، هیئات سیاست زده ی مذهبی و برخی عالِم نمایان شهری و استانی به مرحله ای عملیاتی رسیده است.

۲)- شاید اگر کَسی از شما بپرسد چگونه شد، برنامه هایی که تا پیش از این در مساجدِ بزرگ و‌ کوچک برگزار می گردید و مردم، علاوه بر حضور پای منابر علمای پرهیزگار و متقی و فراگیری اصول و فروع دینی، اخلاقی و مذهبی، در یک فضای معنوی و روحانی برای اموات تلاوت قرآن می کردند، با آرامشی مثال زدنی به تقویت اعتقادات خود و فرزندان می پرداختند و همچنین در جریان مسایل روز قرار می گرفتند، به یکباره سر از «قبرستان»ها در آورده و جای علمای اَعلام، تعدادی «آوازخوانِ» ناآشنا با احکام دینی، قد عَلَم کرده و حتی با سوء استفاده از جایگاه رفیع و بلند «مدّاحانِ»نامی و مورد احترام جامعه ی اسلامی، صرفا بوقت گذرانی و اتلاف اوقات همگانی می پردازند!؟، چه پاسخی برای ارایه دادن، جز اعتراف به «وِلِنگ» و «واز» بودن فضای فرهنگی و آموزشی و بی توجهی متولیان «جمعه»، «جماعت» و روزمرّگیِ حوزه های علمی و محلی خواهید داشت آیا!؟

۳)- آنچه در این سلسله یادداشت ها مد نظر نگارنده است، خدای ناکرده زیر سئوال بردن جایگاه رفیع و پایگاه منیعِ «مادحانِ»اصیل اهل البیت ع و «ذاکران»امینِ مراسم پُر خیر و برکت مذهبی و معنوی نبوده و نیست، بلکه دقیقا اشاره به اقدامات طراحی شده ای است که توسط برخی «مداح نمایان» و «ذاکر سودایان» جهت ایجاد انحراف اذهان مسلمین، مخصوصا منسوبینِ مکتبِ امیرالمؤمنین ع به سمت و سویِ خوانندگی های «شِبهِ مبتذل» و رواج دادن صحبت های «غیر مستدل» بجای آیات و روایات مستند، در حال انجام است و‌ اینکه خطرات گسترش این تغییر معادلات در محافل مذهبی، بویژه «آرمستان»های شهیدان و «قبرستانه»های مرحومان و کنارگزاریِ پیام روح بخش کلام خدای سبحان، تا چه حدی می تواند خسارت آفرین بوده باشد.

بخاطر داشته باشیم) گنجانیدن

«نوبرنامه»های بی محتوا و خوانندگی های فاقد «اثر» و «دوا»، از جمله رواج رسم غلط و انحرافیِ قرائت پیام های تبریک و تسلیت صاحبان زر، زور و دنیا و پرداخت کنندگان و دارندگان «پول»، «پلا»! و «جایگاه»، آنهم در میان جمعیتی که صرفا برای تشییع جنازه و یا شادی ارواح مرده ها به گورستان ها آمده اند و بعلاوه بستنِ درِ مساجد و خانه های مقدس خدا«جلّ و علا» و تهی نموده آن ها از مجالس وعظ و موعظه ی علما و انتقال منابر به قسمت انبارها و ..، «تخریب زا»ترین عاملی است که در تضعیف اعتقاد جوانان و گرایش ایشان به سمت برخی معادل سازیِ جاهلان و سیاست بازیِ نااهلان مؤثر بوده و‌ بدیهی است در صورت عدم برخورد با این «پدیده»های «نوترکیب»، بایستی منتظر سرقت افکار و اندیشه های ناب از سطح جامعه و شیوعِ برخی «جعلیات» و‌ «جاهلیات» در اذهان عمومی و خصوصی باشیم.

*«قبرستان محوری» با میدان داری آوازخوانان و مُغَنّیان، حذف مسجد و تلاوت قرآن از برنامه های ختم مرحومان!.

قسمت : سوم

-باز کردن جای پای آلات و ابزار مُغنیگری و موسیقی های محلی و حتی مغربی به مراسم و محافل ختم مرحومان و مردگان، آنهم با پاشیدن رنگ و لعاب دینی، مذهبی و گذاشتن نام و‌‌ عناوین موجّه روی آن.

-بکارگیریِ اشعار کم محتوا و زیانبار برای جسم و جان مردمان و سروده هایی با معانیِ پَرت و پَلا، اصطلاحا اما کمک کننده برای جاری شدن «اشک چشم»، همراهِ خوانش های سوزناک تا «مغز استخوانِ» صاحبان عزا و حاضران، بجای بهره گیری از آیات آرامش دهنده ی ارواح رفتگان و رساننده ی سود و بهره و افزاینده ی صبر بر مصیبت نسبت به داغدیدگان، فرزندان و بازماندگان و به تعبیری ممانعت از ضربه به روان همگان.

-حذف مرحله بندی شده ی نمادها، نمودها و نشانه های دینی، مذهبی و ملی از مظاهر مرتبط با مراسم سنتی و رسمیِ ختم اموات و داخل کردن مُشتی شعرهای غیرمفید و ضرر زننده به دنیا و آخرت زندگان و مردگان.

-و ..، تعدادی از «خَلطِ مباحثی» است که در خلال چند ساله ی اخیر به صورت تصاعدی جریان یافته. بخش زیادی از اذهان و افکار را بخود مشغول کرده. نگرانی هایی جِدّی را میان مؤمنین، مسلمین و مخصوصا پیروان امیرمؤمنان (ع) و علاقمندان به خاندان خاتم رسولان و پیامبران بوجود آورده و موجبات نارضایتی عده ی فراوانی از همشهریان و هموطنان را ایجاد نموده است. در همین رابطه و با هدف حساس نمودن فضای فکری و ذهنی عام و خاص جامعه ی مذهبی و مدیریتی کشورمان، نکاتی را متذکر می شویم.

اول)- ‌خارج کردن «مسجد» از نقطه ی مرکزِ «پَرگاری»! و اصلیِ اجرای مراسم. گرفتن «محوریت» از آن و به حاشیه راندن نقش تاریخی، تمدنی و تاثیرگذارِ این محل نزول فرشتگان و عبادتگاه مسلمانان و نمازگزاران. و متقابلا برجسته سازی وادی «مرحومان» و انتقال موارد «گرامیداشت» و «ختم قرآن» برای ایشان به بالای قبر آنان و حتی ساخت مکان هایی با هدف برپایی دعاهای مرسومه و مأثوره ی کمیل، ندبه و دیگر زیارات منسوب به امامان و.. در همان وادیِ «وحشتِستان»، موضوعی عادی و پیش پا افتاده نیست که امکان عبور آسان و‌ بی دغدغه از کنارش وجود داشته و موجبات عدم نگرانیِ آگاهان و خُبرگان را فراهم ننماید.

۲)- اینکه انجام مراسم مختلف دینی، مذهبی و‌ ملی، بویژه مواردی که تاثیرپذیری از آن ها نیازمند اجرا در محیطی روحانی، معنوی و آرامش زا بوده باشد، در محل های شلوغ، پُر رفت و آمد و با سر و صدا امکانپذیر نیست. موجبات سودرسانی به صاحبان عزا و یا منسوبان دور و نزدیکِ مصیبت دیده ها نمی شود و دقیقا زمینه ساز بی حرمتی به تلاوت آیات روحبخش قرآن و بی احترامی به قرائت فاتحه توسط بازماندگان و سایر مردمان می گردد، موضوعی پذیرفته شده و فاقد شک و شُبهه است. آنچه اما مایه ی تعجب و تاسف خواهد بود آنکه هنوز هم عده ای نمی خواهند ناهنجاری های ناشی از این پدیده را بپذیرند، برای حل آن اقداماتی را صورت دهند و تا خیلی دیر نشده جلوی ضرر و زیان بیشترش را بگیرند!.

۳) شنیدن کلام خدا، ذاتا و بالاصاله «آرامش دهنده»ی روح و روان آدم های زنده است. ضمن آنکه موجب افزایش ثواب در نامه ی اَعمال اموات و «محرومان» بوده و بر همین اساس تاثیرات غیرقابل انکاری برای دنیا و آخرت همگان بر جای می گذارد. حالا اگر این تلاوت و سماعت در محل و حالتی توام با آرامش صورت گیرد، طبعا اثرات بهتر و بیشتری بدنبال خواهد داشت. دقیقا همان موضوعی که با حذف عمدیِ «خانه» و «کلام» خدا و جایگذاری آن با انواعی از آوازخوانی های نامفهوم و بی معنا، همراه با ابزار و آلات غنا و صداهای گوشخراشِ بیرون زده از بلندگوها، هر گونه بهره و فائده ای را از مرده و زنده ها سلب نموده و مجالس وعظ و موعظه ی مفید را به محافلِ کم استفاده مبدل می نماید.

✔️بیاد داشته باشیم)- تضعیف مرحله بمرحله ی حضور «خداباوری» در ابعاد مختلف زندگیِ مخلوقات، مخصوصا جلوگیری از افزایش گرایش به آئین «آسمان ریشه»ی اولیا، انبیا و اوصیا، یکی از مهم ترین طرح و برنامه ی ابلیس رجیم و سایر شیطانک های همکار و همپیمانِ «جنّی» و «اِنسی» اوست. امری که گر چه هرگز به انجامش بین مؤمنین و مؤمنات توفیق نمی یابند، در عین حال اما قطعا عده ای را گرفتار اقدامات و انتفاعات خود خواهند نمود. دلمشغول کردنِ اذهان مسلمین و مؤمنین به شنیدن لغویات و دور نمودن ایشان از تفکر در آیات و روایات، تنها یکی از همان سلسله فعالیت ها بوده که طی سال های اخیر در انواعی از شعرخوانی های «قبرستانی» و «محلی» شکل گرفته و بایسته است برای پایان دادن به این ناهنجاری های شایع شده و انحرافات بوجود آمده، اقدامات عاجلی، مخصوصا از جنس «فرهنگ» و «اندیشه»، صورت گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *