بنام پروردگار عشق و خالق عدالت …
درودی دگر بار به مردم سرزمین شهر مادری
شهر سبز
شهر مظلوم کازرون
دوستان و سروران همشهری
چندی است که بر خود واجب دیدم یکبار هم که شده حرف دل خودم و شما مردم رو یکم بی پرده تر با خدمتگزاران شهرمون قلم بزنم امید که مسولین محترم شهر شما مردم شریف رو لایق بهترینها دانسته و خواهند دانست
و اما شرح قلم :
از بابت امام جمعه گرامی جناب آقای خرسند عزیز و مسولین مذهبی شهر در جهت همراهی با مردم سالاری دینی و همسو بودن با مدیران شهری خیالی آسوده داشته و داریم چرا که ایشان و مسولین مذهبی شهر امتحانشان را بدرستی پس داده و رضایتمندی مسولین شهری و مردم اثبات این ادعاست …
یه شهردار نازنین داشتیم که بحق پسر خلف شهرمون بود، آقای بادآهنگ عزیز …
البته جناب شهردار عزیز فعلی بوی بهار نارنج اون روزای ایشون رو توی شهر سبز مادری تداعی میکنه درووود به شما جناب باقری عزیز که پا جای پای بوی گل و سوسن و یاسمن آید میزارید …
پس خیالمون از شهرداری شکر نعمت است و ممد حیات است و مفرح ذات …
شورای شهرمون هم با جنابان روزبهی و ریاضی و آقای مهرورز و همکارانشون که سرشون سودای خدمت صادقانه دارد و مردم هم رفیق نیمه راه نیستند بحمدالله …
جناب رضازاده نماینده مردم محترم شهر هم که تافته جدابافته شدن و هرچقدر هم مردم دلشون خون باشه با اقتدار دارن خدمت میکنند و امید به حق که ایشون هم در باطن دارن سنگ تموم میزارن هرچند چالشهایی با مردم و اهداف به حقشون دارند ولی بنا به هر جهت خدارو شکر آبروداری میکنند و یطوری با سیلی صورت شهر سبز رو سرخ نگه میدارن و هرچند یک سوتفاهمی با مردم پیدا کردن که از سر لیاقت مردم و لایق بودن شهر در جهت پیشرفت بیشتر به سمت نوآوری های شهری است ولی بلاخره کنار مردم هستند چونکه وظیفه قانونی و عرفی و اجتماعی و شهروندی ایشون ایجاب میکنه که همونطور که در تصویب قوانین کشوری مسولیتی خطیر دارند نسبت به مردم شهرشون هم مسولند و انشاالله پاسخگو …
اما …
فرمانداری شهرمون هنوز پیرو عادت همیشگی شهر دچار تغییر مدیریتی است و باید بهش با یک رویکردی متفاوت نگاه کرد و بهش یک جهت درست داد
فرماندار محترم و عزیز آینده درود …
بی تعارف میگم :
مردم شهر سبز مادری تاریخی در خود دارد با حماسه هایی چون جنگ مستقل با استعمار در کنار بزرگانی چون حسن خان ملایری و رئیس علی دلواری و اونم با رشادت بزرگ مردی چون ناصر خان دیوان …
تاریخی درخور درخود دارد با یدک کشیدن سومین شهری که از طاغوتیان روی گردان شد و شهامت و رشادت مردمش بنای حکومت نظامی سومین شهر ایران رو بر دوش مسولیتتان گذاشته …
بی تعارفتر بگم :
مردم شهرم مطالباتی دارد که در راس آن خواهان فرمانداری ویژه است …
خواهان ایجاد اشتغالی پویا برای فرزندانشان است …
خواهان حمایت صدرصدی از ورزش شهر و قویا در حمایت از شیربچه های هندبال است …
خواهان مدیریت قوی شهری است که در گرو پرسشگری از نماینده شهر و شهرداری و شورای شهر در جهت پیشرفت شهر است …
خواهان احیای دریاچه پریشان حالی است که مهمان نواز اقلیمی خاص برای پرندگان مهاجر و آبزی منحصر بفرد خویش و آب شیرین وزلالش و نرگسزار بینظیرش در تمام کره خاکی است …
خواهان برون رفت از انزوایی است که شوسه و راه آهنش در ید ممارست مدیریتی جنابتان و تعامل با روسای پایین و بالا دستی و رایزنی قویست با تمام ظرفیتهای موجود در لوایح قانونی برنامه های توسعه شهر و روستاها تا سال ۱۴۰۰ و بعد از آن است
خواهان پرداختن به اتمام تونل محرم است …
خواهان تمرکز زدایی از مرکز شهر و ایجاد متناسب فضاهای خدماتی و آموزشی در پراکندگی جغرافیایی شهر است …
خواهان و لایق مبلمان شهری و در خور در جای جای شهر و روستاهای توریست پذیریست که ظرفیت ایجاد اشتغال آن بی نهایت است و البته با توجیح اقتصادی و در امد زا …
خواهان مبلمان در خور در مناطق توریستی چون بیشاپور و تنگ چوگان است …
خواهان مبلمان در خور اماکن مذهبی تفریحی چون امامزاده های شهر و روستاهاست که سرآمد این مقدسات امامزاده سیدحسین است که با یک تفکر درست و برنامه ای سازگار با فرهنگ بومی این مناطق میتوان انقلابی در جهت توریست پذیری و گردشگری داخلی و خارجی ایجاد کرد …
خواهان ساخت یک سینما و سالن تاتر در خور شأن سیصد و چند هزار مردمی است که همواره هنرمند و هنرپرورند …
خواهان مراکز درمانی است که سالهای سال خاک میخورند و مردم باید برای کوچکترین نیازهای بهداشتی و درمانی زحمت سفر و هزینه های آن را بجان بخرند و بپردازند …
خواهان بوجود آمدن کمیته های اقتصادی فرهنگی ورزشی و حتی سیاسی است …
خواهان و لایق رسانه های جمعی مستقل و حمایت مالی از روزنامه و هفته نامه و حتی رسانه های علم جدید آی تی در شبکه های مجازی است ..
و جناب فرماندار محترم آینده،مردم خواهان کرامت انسانی و شکسته شدن تابوی غرور کاذب مسولین و متمولینی است که جز خود به هیچ باوری اجازه حتی بیان نداده و نمیدهند …
خواهان احترام به نظرها و نظریه های فعالان اجتماعی و نظریه پردازانی است که یا مهاجر شهرهای بزرگ و پایتخت شده اند و یا کلا از کشور هجرت کرده اند و اگر هم هنوز با عشق به میهن و مذهب مانده اند در آرزوی خلقی نیکو چون پیامبر رحمت از مسولین،استعدادشان یا بیغما میرود و یا به خاکستر مبدل میشود …
آری فرماندار محترم آینده شهر سبز مادری …
مردم خواهان فرمانداری در خور شأن و منزلت خویشند که اگر جنابتان ظرفیت این مسولیت را در خود قویا با تاکید مؤکد ندارید ظلمی به مردم شریف و مظلوم شهرسبز مادری روا ندارید و قبول مسولیت ننمایید …
و در مقابل اگر چنان عشق و عظمتی را میستایید و در خود قدرت این مدیریت را از قوه به فعل دارید ما مردم شهرسبز مادری هم بر خود واجب میدانیم که از جنابتان تا پای جان و با قطره قطره عرق جبینمان و قطره قطره خون پاکمان در کنارتان و همیارتان و همراهتان برای نیل به این مقدسات بجنگیم و کار کنیم و شهید شویم …
با عشق و احترام همیشگی
اردشیر رعیتپیشه