قسمت: چهل و پنجم
تصمیم گیری برای رأی آوریِ نامزدها، تصمیم سازی جهتِ حضور کاندیداها در بخش ها، مشورت دادن به مردم و ساکنانِ روستاها، فراهم نمودنِ زمینه ی تشکیلِ جلسات و نشستِ انتخاباتیِ آن ها، تضمین گیری از فرستادِگانِ تام الاختیارِ ستادها جهت حل مشکلاتِ حوزه ی سکونتیِ خودی ها، مشکل تراشی و زیرِ فشار قرار دادنِ هم ولایتی های ناهمراه!، بعضا هم، زد و بندهای پشت پرده با هدفِ جلبِ نظرِ مخالفان و ساز ناکوک ها!؟، نام نویسی از متقاضیانِ وام و شغلِ بی کارها، جا انداختنِ شعار و وعده های مطروحه اما غیرِ قابلِ اجرا، همسو کردنِ گرایشِ فکری، قومی و سیاسی مردم به تصمیمِ آن ها، جلوگیریِ محترمانه از حضورِ کاری و اقداماتِ تبلیغاتیِ سایر رقبا، سیاه نمایی پیرامون برنامه ها و طرز فکرِ دیگرها، تاثیر زایی بر آرای ساکنانِ حوزه ها، توان مند و با نفوذ نمایاندنِ خود و نامزدهایشان به کوچک و بزرگِ کوچه و خیابان ها و.. تنها گوشه هایی از فعالیت، اقدام و رفتارِ آن چند نفر های تجربه آموخته، آموزش دیده، سرد و گرم چشیده، موردِ عنایت قرار گرفته! و قُدمایِ علمِ ساختار سازیِ انتخاباتی در مناطق مختلف شهرستان کازرون و سایرِ مناطقِ قومی و کشوری بوده که در همین رابطه توضیحاتی تقدیم می شود.
یکم- بی توجهی رژیم گذشته به نقش مردم در تعیین سرنوشت خود و برگزاری انتخاباتِ محدود، آن هم به صورت کاملا نمایشی، و از طرفی وجود نظامِ ارباب ، رعیتی در بخش های زیادی از مناطق کشوری، باعثِ پایه ریزیِ سنت های ناپسندی در زمینه انتخاباتی گردیده که علی رغم تحولات اساسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در عین حال اما، رگه های نیرومندی از دخالتِ کانون های قدرت و ثروت در امرِ گزینشِ کاندیداها و نماینده ها، همچنان باقی مانده و مشکلاتِ متعددی را هم در روندِ انتخابِ صالحانِ واقعی، ایجاد نموده است.
دوم- وجود معضلاتِ عدیده ی زیرساختی، کمبودِ امکاناتِ متعدد بهداشتی، ضعفِ مدیرانِ اداری و دولتی، لاینحل باقی ماندنِ طرح های راه سازی، رویکردِ بعضی احزاب و گروه ها به سیاست بازی، اقدامات قبلیِ برخی کاندیداها در باند بازی و قومیت گرایی و نبودِ مراکز و نهادهایی برای فرهنگ سازی صحیحِ رقابتی و گزینشی و.. جُملگی موجب پدیدار شدن جمع های چند نفره در بسیاری از مناطق روستایی، ایلی، آلی، بخشی و شهرستانی، جهت تشکیلِ زنجیره ی منفعت جویانه ی ارتباطی و تحمیلِ تکلیفِ انتخاباتی، به اقشار مختلف شده است!.
سوم- معامله کردن با آرای ساکنان، تصمیم گیری به جای مردمان، پس زدنِ جوانان و اجازه ندادن به آنان جهت عرض اندام!، منفعت محوری به جایِ مصلحت اندیشی، ترویج فرهنگِ از بالا گُزینی، تبدیل شعارهای انقلابی به مقاصد قومیتی و منطقه ای، هزینه تراشی برای علاقمندان به دیگر نامزدها و نهایتا خودمحوری در بیش تر کارها، تنها گوشه ای از عادت ها، رفتارها و برخوردهای این مجموعه ها طی آن دوره ها بوده است.
چهارم- با توجه به گسترشِ فضاهای مجازی، تنوعِ وسیله های ارتباطی، افزایش داده های اطلاعاتی و رشدِ آگاهی های عمومی در بینِ جوانان و دیگر ساکنانِ حوزه های انتخاباتی، البته تصمیم های مردمی، تا اندازه ی زیادی به سمتِ استقلالِ آرایی گرایش یافته و به همین علت است که جایگاهِ نفراتِ شکل گرفته زیرِ عناوینی همچون کدخدا زادِگان ، با نفوذان ، زورمندان و تصمیم گیران،! تا اندازه ی زیادی در شهرها، روستاها و بخش ها تضعیف گردیده است.
پنجم- طی دهه های گذشته، به علل مختلفی، در هر منطقه، شهر و روستا، تعدادی از افراد و خانواده های وابسته به احزاب، گروه ها و قومیت ها، به عنوانِ تصمیم گیران و تصمیم سازان، موردِ مراجعه یِ نهادها، ادارات و کاندیداها واقع شده اند و به همین جهت است که منازل و باغ های اینان در ماه های منتهی به انتخابات، شاهدِ شلوغ ترین شب ها و روزهایِ خود در طول سال بوده و در این نشست ها و جلسات هم هست که بیش ترین قول و قرارهای سرخرمنی، وعده های گل و بلبلی!، غذاهای چرب و چیلی، شیرینی های کشمشی، زبان گاوی و گربه ای!، زد و بندهای پشت پرده ای!، قَسَم خوری برایِ رأی دهی به نامزدِ موردِ نظری و بعدش هم بی توجهی! و آخرش نیز خداحافظیِ چهار ساله ای بین آنان، صورت می گیرد.
تجربه ی انتخاباتی، علی رغم احترام به همه ی زمینه سازانِ معرفیِ نامزدان به ساکنان، دست اندرکارانِ آشنایی کاندیداها با مردمان ، زحمت کشان و تلاش کنندگان برای به صحنه آوردنِ رأی دهندگان، در عین حال اما یادآور می شود ایجادِ فضای بسته و تحمیلِ نقطه نظرهایِ اقلیتیِ خود به اکثریتِ حاضران و مُشارکت جویان، نه تنها خلافِ قانون کشوری، اخلاقِ جمعی و اصول انسانی است، بلکه بر اساسِ فتاوایِ عُلمای دینی و احکامِ بر گرفته از روایات و آیاتِ قرآنی، چنین رویه ای با موازینِ شرعی نیز در تضاد بوده و طبیعی است هر فردی و مجموعه ای، با هر نگاه و نظریه ای و شعار و مفکوره ای! به چنین اقداماتی دست یازد هم در پیشگاه وجدان و هم درگاهِ خدای رحمان و هم دستگاهِ خداجویان و شهیدان، مسئول و پاسخ گو خواهند بود. یادمان باشد، همان گونه که حضورِ آگاهانه، انتخابِ بصیرتانه و رفتارِ خدا پسندانه در ایام رقابت ها و انتخابِ نامزدها یک عبادت محسوب می شود، در نقطه ی مقابل، جابجایی حتی یک برگِ تعرفه!، خرید و فروش یک حقِّ رأی، انداختنِ یک کاغذِ اضافه و یا دیگر اقداماتِ تقلب گرایانه، زیر هر عنوان و شعاری، حق الناس و غیر قابل بخشش می باشند!. مخصوصا اگر که خدایِ نکرده!، افراد، مجموعه و یا گروه هایی با پیشینه ی انقلابی، اصولِ بنیادی و یا گرایش های دینی و با استفاده از توجیهاتِ به ظاهر اسلامی اما شیطانی!؟، چنین رفتارهایی را به انجام رسانند.
ان شاالله ادامه دارد..
امان الله دهقان فرد