یک سال تا شروع رسمی رقابتهای ریاستجمهوری ۹۶ باقی مانده و پیشبینیها درباره کاندیداهای جریان اصلاحطلب و اصولگرا آغاز شده است.
به گزارش کازرون نگاه،به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،یک سال تا شروع رسمی رقابتهای ریاستجمهوری ۹۶ باقی مانده و پیشبینیها درباره اینکه چه کسانی از اصلاحطلبان و اصولگرایان در این عرصه در مقام کاندیدا حضور خواهند داشت، آغاز شده است. هرچند تمامی گزینههای مطرح، صرفا در حد گمانهزنی بوده و چندان محلی از اِعراب ندارند، لیکن پرداختن به آنها میتواند تنور انتخابات را زودتر از موعد مقرر، داغ کند.
***از احمدینژاد تا سردار سلیمانی
در حالیکه اصولگرایان، تصمیم درخصوص نوع فعالیت و کنش سیاسی در انتخابات ۹۶ را به زمان دیگری ارجاع دادهاند، صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب از همین حالا برای جبهه اصولگرایی نامزد تراشیده است!
زیباکلام بر این باور است که محمود احمدینژاد رئیس جمهور سابق و سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، دو گزینهای هستند که راستهای سیاسی برای انتخابات ۹۶، لاجرم به یکی از آنها رجوع خواهند کرد.
در پاسخ به ادعای زیباکلام باید عرضه داشت که اولا؛ اصولگرایان بارها اعلام کردهاند که جریان موسوم به انحرافی، خط قرمز آنها بوده و همین مساله رجعت به احمدی نژاد را در محاق بیاعتنایی میبَرَد. ثانیا؛ احمدینژاد در گذشته اعلام داشت که “من اصولگرا نیستم و اصولگرایان در رأیآوری من نقشی نداشتهاند”. با این احتساب، سرمایهگذاری اصولگرایان روی کسی که خود را اصولگرا نمیداند، بیشتر به شوخی شباهت دارد تا تحلیل سیاسی واقعبینانه!
تنها راه برای بازگشت اصولگرایان به احمدینژاد، اعلام برائت رئیسجمهور سابق از جریان موسوم به انحرافی است که راستنشینان جبهه سیاست ایران بارها به خاطر آن، وی را شماتت کردهاند. البته تجربه نشان داده که احمدینژاد برای دستهبندیهای سیاسی، چندان وَقعی قائل نیست و ادراک و فهم وی از شرایط سیاسی روز، دلیل محکمهپسندی برای حضور یا عدم حضور در رقابتهای انتخاباتی خواهد بود.
روحالله حسینیان از اعضای ارشد جبهه پایداری در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه کدام جریان سیاسی در انتخابات ۹۶ از احمدینژاد حمایت خواهد کرد گفت: “احمدینژاد نیاز به حمایت نخبگان سیاسی ندارد.”
درباره موضوع قاسم سلیمانی هم به نظر میرسد که امروز فرمانده سپاه قدس، نقش محوری و استراتژیک در مبارزه با گروههای تروریستی در سوریه ایفا میکند؛ بنابراین حضور سردار سلیمانی در معادلات سیاسی، چیزی نزدیک به محال به نظر میرسد.
***قالیباف؛ نامزد بالقوه انتخابات
از زمانی که ردای سکانداری پایتخت را بر تن کرد، تبدیل به نامزد بالقوه انتخابات شد. مردی که به واسطه فرماندهی در قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) در فاصله سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶، خوب پُل میزند، دستش به افتتاح بزرگراههای چندبانده، خوب میرود و خلاصه برای خودش مرد سازندگی است. محمدباقر قالیباف بهرغم تبلیغات گسترده در سال ۹۲، با اختلاف ۲۰۰ هزار رأی نسبت به رقیب روحانی خود، دستش از کلید پاستور دور ماند.
قالیباف که در طول ۳ سال گذشته، یکی از منتقدین اصلی سیاستهای دولت اعتدال بوده، در جشن سه سالگی مجموعه طنز سیاسی اجتماعی “دکتر سلام” طعنه غیرمستقیمی به دولت حسن روحانی زد و گفت: اگر کسانی “کلیدشان” نتوانسته قفلی را باز کند، برای “کلیدشان” قفل جدید درست نکنند.
این اظهارات مرد ۵۵ ساله طُرقبهای، سودای نامزدی مجدد برای ریاستجمهوری را در اذهان سیاسیون متبادر میسازد. چنانچه اصولگرایان قرار باشد به احمدینژاد “نه” بگویند، قالیباف یکی از چهرههایی خواهد بود که راستهای سیاسی میتوانند روی او فکر کنند؛ هرچند در سال ۹۲ میان دو مرکز شیخوخیت اصولگرایی یعنی “جامعه روحانیت” و “جامعه مدرسین” در حمایت از شهردار تهران اختلاف نظر وجود داشت. اختلافی که خوان آیتالله مصباح یزدی را از راستها جدا کرد و وی را به حمایت از سعید جلیلی واداشت.
علاوه بر قالیباف، چهرههایی مانند محسن رضایی و سعید جلیلی هم جزء کاندیداهای بالقوه انتخابات ۹۶ از سوی جبهه اصولگرایی محسوب میشوند. رضایی به جهت پوشیدن مجدد لباس سبزفام سپاه پاسداران، از حضور در انتخابات ۹۶ انصراف داد.
سعید جلیلی نسبت به قالیباف، شانس بیشتری جهت همراهکردن گعدههای اصولگرایی با خود را دارد؛ چراکه اولا؛ در انتخابات ۹۲ با وجود موج تخریب رسانههای اصلاحطلب، نسبت به قالیبافی که از امکانات بیشتری جهت تبلیغ برخوردار بود، توانست نظر ۴ میلیون نفر را به خود جلب کند. ثانیا؛ آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در اظهاراتی از ادامه جلسات شورای ائتلافی اصولگرایان، در صورت لزوم برای انتخابات ۹۶ خبر داد. خط و ربط سیاسی هسته مرکزی شورای ائتلافی اصولگرایان که شامل جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان است، قرابت بیشتری به اندیشههای جلیلی دارد تا قالیباف. ثالثا؛ اندیشههای سیاسی جلیلی که عمدتا بر انقلابیگری و نفی استکبار استوار است، در مقایسه با قالیباف از ثبات بیشتری برخوردار بوده که احتمالا این میتواند، اصولگرایان را در حمایت از وی ثابتقدمتر بدارد.
***ظریف؛ از برجام تا انتخابات
حالا دیگر تاریخ او را با برجام میشناسد. محمدجواد ظریف به باور بسیاری، امروز یکی از سیاستمداران دوستداشتنی ایران است. محبوبیتی که از فرآیند ۲ ساله مذاکرات هستهای و تلاش در جهت حل مناقشه اتمی نشأت میگیرد. چهره فوتوژنیک و خندههای خاص ظریف، برخی را به وِلوِله انداخته تا با مطرحکردن نام این دیپلمات ۵۷ ساله به عنوان یکی از گزینههای محتمل جهت کاندیداتوری ریاستجمهوری ۹۶، میدان قدرت را پذیرا و آماده گامهای او کنند.
ظریف به تمامی این زمزمهها و شیطنتهای رسانهای، با قاطعیت “نه” گفته است؛ با این وجود، صادق زیباکلام در تئوری جدیدی، این بار برای روحانی و دولت او خواب دیده است. زیباکلام به رئیسجمهور پیشنهاد داده تا برای خرداد ۹۶ به نفع “ظریف” کنار بکشد.
***قاضیزاده هاشمی؛ حاشیه برای وزیر بیحاشیه
از آن دست سیاستمدارانی است که نه میشود او را اصولگرا نامید نه اصلاحطلب. طرح تحول نظام سلامت، او را به وزیری کارآمد و مدافع حقوق مستحقین تبدیل کرده است. او به مناطق محروم میرود و چشمان مردم را رایگان مداوا میکند. بیان و حرکاتش به دور از چارچوبهای مألوف و مرسوم ریاست است. آرام حرف میزند و از حضور در میان مردم عادی اِبایی ندارد. همه اینها باعث شده تا وزیر چشمپزشک، چشم خبرسازان را برای ریاستجمهوری ۹۶ بگیرد. شایعه شد که امیرحسین قاضیزاده هاشمی آماده نامزدی برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده است. وزیر بهداشت در پاسخ به این شایعات گفت: “خبر نامزدی من برای ریاستجمهوری حاشیه است”.
***ماندن یا نماندن روحانی؟؛ همه چیز آنجاست
اعلام جانشین برای حسن روحانی در حالی امروز به اخبار بی پایه و اساس و صرفا از سر کنجکاوی تبدیل شده است که چندان بعید به نظر نمیرسد، اصلاحطلبان در آیندهای نزدیک برای جلوگیری از ریزش آرای گفتمان اعتدال که بیشتر متأثر از چالشهای اقتصادی است و نیز جهت بر باد نرفتن آرزوهایشان مبنی بر بازگشت آرام به قدرت، ساز حمایت از فردی از دل دولت تدبیر و امید را بنوازند. حال میخواهد آن فرد ظریف باشد یا قاضیزاده هاشمی یا حتی اسحاق جهانگیری معاون اول دولت که این روزها حرف از او هم بسیار است. گزینههای دیگر همچون محمدرضا عارف که رَگ و پِی اصلاحطلبی دارد، به منظور کاستن از تنشهای سیاسی با جریان اصولگرا، شاید در مرتبههای بعدی از اولویت قرار بگیرد.
گزاره بالا در حالی قابل اعتنا و عملیاتی است که مثلث آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ناطق نوری و اصلاحطلبان به این نتیجه برسند که روحانی دیگر کارآمدی نداشته و مسئولیت و مأموریت او با “فتح برجام” و “آرام کردن نسبی اتمسفر اقتصاد ایران” به پایان رسیده و حال، فرد دیگری از میان گزینههای مطرح باید برای جانشینی وی در معرض آرای مردم قرار بگیرد.
همانطور که در مقدمه هم به آن اشاره شد، چهرههای مطرح برای حضور در انتخابات ۹۶ صرفا گمانهزنی بوده و برای قطعیشدن گزینهها بایستی حدود ۱۲ ماه دیگر صبر کنیم.