به گزارش کازرون نگاه ،حاصل عسکری در سال۱۳۸۴تا۱۳۸۸شهردارکازرون بود. او در سفر مقام معظم رهبری از جمله مسئولانی بود که برای مهیا نمودن کازرون و ورود حضرت آقا سراز پا نمی شناخت و ۵ روز رنگ خانه و خانواده را به چشم ندید.
مانند یک کارگر ساده در شب قبل از مراسم فرش پهن می کرد و بعداز اتمام مراسم به همراه کارگران شهرداری مشغول نظافت ورزشگاه شد.
مدیریت او باعث شد که مسئولان دفتر مقام معظم رهبری بگویند بعد از یزد بهترین برنامه ریزی را در کشور؛ کازرون داشته است.
او هم اکنون مسئول دفتر نظارت و بازرسی برانتخابات شهرستان کازرون است .
با هم پای صحبت او می نشینیم تا از آن روزهای خاطره انگیز بهاری بگوید.
جناب آقای عسکری با تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، بفرمایید وقتی خبر سفر مقام معظم رهبری را به استان شنیدید ومتعاقب آن سفر پرخیر و برکت ایشان به کازرون ؛ چه حس و حالی داشتید؟
شاید یکی از اولین افرادی بودم که خبر سفر مقام معظم رهبری به فارس را شنیدم و بلافاصله به امام جمعه محترم مراجعه کردم و محرمانه از اوخواستم که اگر راهی وجود دارد که آقا در این سفر به کازرون هم تشریف بیاورند آن را در دستور کار قرار دهند که به لطف پرودگار عالم طولی نکشید که با خبر شدیم کازرون یکی از شهرهایی است که به قدوم مبارک حضرتش مزین خواهد شد لذا نه فقط بنده بلکه همه مردم کازرون با شنیدن این خبر از شادی و خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند و هر کس به فراخور توان و موقعیت خود در تلاش بود تا از این نعمت الهی بی نصیب نماند . و در این میان من به عنوان شهردار بیش از سایرین در تلاش و تکاپو بودم.
با توجه به اینکه سه شهرستان در استان فارس برای سفر مقام معظم رهبری انتخاب شد،به نظر شما چرا کازرون یکی از آن سه شهر بود؟
در پاسخ به این سوال نمی توانم دلیل خاصی را بیان نمایم شاید لطف الهی را بتوانم به عنوان بهترین دلیل مطرح نمایم چون تا آنجا که من مقام معظم رهبری را شناخته ام می دانم کازرون و فسا و جهرم و … برایشان یکسان است و اگر مقدور بود و مشکلات اجازه میداد ایشان به تک تک شهرها بلکه روستاهای استان و یا کل تر بگویم کشور سفر می کردند و با عموم مردم مومن و معتقد ایران اسلامی از نزدیک دیدار می کردند بنابراین من لطف خدا را عامل انتخاب کازرون می دانم و بس ، در هر صورت به عنوان یک فرد کازرونی از این انتخاب شاکر و سپاسگزارم .و البته به خود نیز می بالم . و افتخار می کنم.
چه برنامه ریزی هایی در جهت استقبال از ایشان در سطح شهرستان انجام شد؟
برای استقبال از ایشان همه اقشار و گروهای مردمی اعم از بازاریان ، کسبه ، گروهای ورزشی ، پایگاههای مقاومت ، نمازگزاران مساجد ، مدارس ، دانشگاهها ، نهادهای انقلابی و ادارات دولتی همه و همه بدون استثنا تلاش نمودند تا در این استقبال به یادماندنی سهیم باشند از چراغانی وسیع شهر تا آب و جارو زدن کوچه ها و خیابانها و تزیین سردرب مغازه ها و ادارات ومدارس گرفته تا راه اندازی کاروانها شکر گزاری و کارناوالهای شادی و…
حال و هوای شهرستان در ایام نزدیک به سفر رهبر فرزانه انقلاب به کازرون چگونه بود؟
در روزهای نزدیک به سفر ، شهر واقعا حال و هوای دیگری داشت و مفهوم انتظار در آن ایام معنای واقعی خود را بروز داده بود و مردم از زن و مرد و کوچک و بزرگ حال عجیبی داشتند ، بهتر است بگویم حس و حال شهر از جمله لحظه هایی بود که به وصف نمی آید و فقط قابل حس است.
شما به عنوان شهردار وقت چه نقشی را ایفا نمودید؟
وقتی اولین گروه از تیم تدارکاتی سفر وارد کازرون شدند به فرماندار محترم وقت جناب صالح پور مراجعه نمودند و گفتند چون شما گرفتار جلسات و مسایل مختلف هستید فرد دیگری را به عنوان رابط و در واقع مدیر اجرایی برنامه های سفر در شهرستان معرفی نمایید تا از این به بعد ما کمتر مزاحم شما باشیم و بیشتر با او ارتباط بگیریم که ایشان نیز بنده را معرفی کردند و از اینجا مسولیت بنده در جریان سفر شروع شد و عملا هماهنگی ادارات شهرستان و مدیریت امور اجرایی سفر در داخل شهرستان به اینجانب سپرده شد .
مشاهده شد در ورزشگاه کازرون شما هم مانند نیروهای تدارکاتی و خدماتی آستین را بالازده کار می کردید.فکر کنم تنها مسئول شهرستان بودید که ۲۴ساعته هم در جلسات برنامه ریزی حضورمی یافتید و هم کار اجرایی و خدماتی انجام می دادید؟چه انگیزه یا جذابتی وجود داشت که اینگونه کار می کردید؟
عشق به ولایت و احساس دین نسبت به شهدا و یادگاران دفاع مقدس و شوق دیدار باعث شد من نیز در کنار سایر دست اندرکاران شبانه روز در تدارک آماده کردن جایگاه برای حضور عظیم مردم برای استقبال از نایب امامشان باشیم . البته اینکه می فرمایید تنها مسئول شهرستان ، نه قطعا بسیاری از مسئولان در این برنامه تلاش کردند اما شاید موقعیت من به عنوان شهردار بیشتر به چشم می آمد .
شنیده ایم که رهبر معظم انقلاب چفیه خود را در سفر به کازرون به شما داد؟می شود این خاطره را بیان کنید.
عزیزانی که از دفتر آقا برای مدیریت و هدایت برنامه به کازرون تشریف آورده بودند وقتی فعالیتها و تلاشهای چشمگیر شهردار را در برنامه های استقبال مشاهده نمودند رسما چندین بار اعلام نمودند که کازرون بعد از یزد بهترین برنامه ریزی را داشته وبه بنده گفتند که ما حتما شمار را برای دست بوسی خدمت آقا خواهیم برد و چفیه آقا مال شماست( مرسوم است در سفرها چفیفه اقا را به عنوان تبرک از ایشان می گیرند) این بود که قبل از اتمام فرمایشات حضرت آقا ، مرا صدا زدند و در کنار پلکان جایگاه بردند و زمانیکه آقا از پلکان جایگاه پایین آمدند یکی ازعزیزان کازرونی( آقای علی افشار مجری برنامه ) چفیه آقا را از دوش مبارکشان گرفتند و زمانیکه بنده توفیق دست بوسی ایشان نصیبم شد ایشان چفیه بر دوش نداشتند ولی بلافاصله که سوار خودرو شدند چفیه دیگری را بر دوش مبارکشان انداختند که توسط اعضای دفتر این چفیه دوم نیز از دست مبارک حضرتش گرفته شد و به بنده هدیه گردید که اکنون آن چفیه را به عنوان یاد بود این سفر عظیم نگهداری می نمایم .
در آن زمان چه حسی به شما دست داد؟
حس آن لحظه قابل وصف نیست فقط همین قدر می توانم اشاره کنم که دوستان عکسی را از من با آن چفیه گرفته اند که فکر می کنم زیبا ترین عکس زندگیم می باشد .
حقیقت دارد که از طرف دفتر مقام معظم رهبری تنها مسئولی در شهرستان بودید که لوح تقدیر به شما اهدا شد؟
اینکه لطفشان شامل حال بنده حقیر شده را می دانم اما اینکه فقط شامل من شده یا به عزیزان دیگرشده یا نه اطلاعی ندارم .
به نظر شما یکی از برکات سفر مقام معظم رهبری به کازرون چه بود؟
به نظر من فضای روحانی و عاطفی و الهی که قبل و بعد از سفر برکل شهرستان حاکم شد و تا مدتها بعد از سفر حتی تا امروز آثار آن باقی است یکی از برکات این سفر روحانی است . البته در کنار آن اعتبارات عمرانی بسیار خوبی نیز در زمینه های مختلف به شهرستان تعلق گرفت.
خاطره شیرینی اگر از این سفر شیرین و به یادماندنی دارید بفرمایید.
همه لحظه لحظه آن ایام شیرین و به یا د ماندنی است یادم می آید آخرین روز قبل از سفرهنگامیکه برای اطمینان از نظافت محیط های مختلفی که احتمال می دادم حضرت آقا در آن محل ها حاضر شوند ( همچون گلزار شهدا ، مقبره مرحوم مردانی ، محل فرود هلی کوپتر ها و (… در حال سرکشی بودم مسئول یگان حفاظت دفتر با تعجب همراه با رضایت خطاب به من گفت فلانی تو هیچ جا را برای ما امن نگذاشته ای ، چراکه هر جا ما می رویم تا قبل از ما شما آنجا بوده ای در جواب گفتم چون من تمام شهر را آب و جارو زده ام بنابر این برای شما فرقی نمی کند که کجا را انتخاب کنید . اما شاید شیرین ترین لحظه هنگامی بود که برای دست بوسی مرا خدمت آقا معرفی نمودند و آقا نظر تفقدی نمودند.
گفتگو مربوط به سال ۱۳۸۹ می باشد
درود بر این شهردار خوب و زحمت کش