بسمه تعالی
خداوند منان را شکرگزارم که اگر از نعمات و تسهیلات و امکانات موجود در شهرهای بلعنده (به زعم شورایی ها) بی بهره ایم. پس لرزه های ناشی از بگو مگوها و تقابل ها و تغافل های کلان شهرها به روستای بزرگ کازرون نیز رسید و از فوائد آن منتفع شدیم.
اساساً در سایه مواجهه جدی و نقد بی رحمانه و عتاب و خطاب بی پرده است که مشکلات و معضلات و واقعیات از پرده برون می فتد و عقلا و زعما به رفع و دفع نقیصه و دسیسه می پردازند.
ثناگویی ، مجیزپردازی ، مدیحه سرایی و پاچه خواری که توسط برخی متعلقین و متملقین تعامل تلقی شده ، همان تبری است که دست روزگار در باغ بی درختی ما نشاند و به هر سو دمید و ریشه دواند.
تعامل واقعی جز از مسیر تضارب اندیشه و ارائه استدلال و نفی فردگرایی و خود میزان پنداری و خودداری از ترجیح منافع شخصی بر مصالح عام و پرهیز از سطحی نگری و خود منصوب کرده گی ، حاصل نمی شود.
چیزی که در جوابیه اعضای شورای شهر ادعا شده ولی سندی بر وجود آن ارائه نشده.
طرح موضوع ضعف و ناتوانی شورا از سوی حجت الاسلام خرسند ، امری بدیع و منحصر به فرد نبود که شورائیان را شوک زده کند تا رنج مأموریت بر خود تحمیل کنند و هزینه بر دوش مردم. مگر تایید مطلب را از زبان معاون استاندار و مدیرکل بشوند . چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است ؟
ای کاش نخبه های شورا از آن پیش تر که در هیبت سپند بر آتش در آیند و خنجر از آستین بر در آرند ، خود می شکستند نه آئینه.
آنگاه قطعاً به جای تشبث به دروغ و تهمت و فرافکنی و نقالی و داستان پردازی برای خلق اثری سرشار از آفات فصاحت و بلاغت و عاری از صداقت و حقیقت ، به ارزیابی و آسیب شناسی عملکرد خود می پرداختند و اگر ذره ای انصاف در صافی وجودشان مانده بود موی پریشان می کردند و بر سر می کوبیدند که ای دریغا نه شهر ماند و نه شهروند .
نقد تک تک بلوف های رابین هودهای شورا نه تنها حالی نمیدهد بلکه ملال می آورد . بنابراین به طرح یکی دومرد بسنده می کنیم و آنان را به شرافت و وجدان خود وا می گذاریم ، الهی در جام وجودشان جرعه ای باقی مانده باشد.
قهرمانان ملت در شورا که ورود برخی از آنان به مدد قوای شناخته و ناشناخته مقدور شد ، ، حضور نماینده شورای کازرون در هیأت رییسه شورای عالی را سند اقتدار خود قلمداد کرده اند.
افسوس که نمی شود و نمی خواهم و اصلا سر هویدا کردن اسرار ندارم چون مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز وگرنه دست های پیدا و پنهان که پلکان صعود این برادر شدند تا افتخار خیابان محمدی را رقم بزند ، قابل شمارش است . البته اسفندیار های شورا خود کاملاً واقفند بر آنچه گذشت. از اصل ماجرا خبر دارند اگر شهامت اعتراف ندارند.
شکست ناپذیران شورا ، بر حسب قانون اساسی ، امر نظارت بر شوراها صرفاً در حیطه شوراهای فرا دست دانسته اند. دم زدن از قانون توسط قانون گریزان ، علاوه بر نشاندن لبخند تلخی بر لب ، چند سوال را هم بر ذهن تحمیل می کند که : آیا قانون ، وظایف و اختیارات شوراها و البته اعضای آن را هم تعیین کرده است؟
برای مثال :
- آیا اعضای شورا حق دارند در تمام امور جاری شهرداری دخالت کنند و خود را شهردار بنامند؟
- آیا اعضای شورا حق امر و نهی کردن به پرسنل شهرداری را دارند؟
- آیا اعضای شورا حق توصیه و اعمال نفوذ در تمام قسمت ها و تعیین تکلیف برای معاونین و مسئولین را دارند؟
- آیا اعضای شورا حق دخل و تصرف در برگزاری مناقصه پیمانکاری فضای سبز و سوق دادن نتیجه به نفع مثلاً برادر شوهر خواهر یا برادر خود را دارند؟
- آیا اعضای شورا حق دارند با وجود برخورداری برخی از محلات و کوچه ها برای فرش شدن با آسفالت ، با جنگ و جدل و تهدید به استعفا و فرستادن بادیگاردشان به شورا ، شهرک محل سکونت خاله و عمه را آسفالت کند ؟ البته بعدها معلوم شد ملک خودشان هم در همان محل می باشد.
- آیا اعضای شورا حق دارند شهردار را با تهدید به استیضاح ، وادار به انجام خواسته ها و تصمیمات بعضاً نابه جا و غیرقانونی خود کند؟ ساخت برخی از فلکه هاو کاشتن نخل وسط برخی کوچه ها مصداق همین مورد است.
- جمع آوری امضاء و تشکیل اعتلاف برای استیضاح شهردار البته با قصد و نیت گرفتن امتیازهای مختلف با کدام یک از مفاد قانون قابل توجیه است ؟
- صدور مجوز تخفیف های ۵۰ الی ۷۰ درصدی برای خیابانی که عضو مجترم شورا در آن ملک دارد و سپس دادن سور و خوردن کباب هم در همان کتاب قانون مندرج است ؟
- تهدید و برخورد با گشت تخلفات ساختمانی شهرداری توسط عضو شورا در پی گزارش ساخت و ساز غیر قانونی بستگان و وابستگان ایشان ، هم حرکت در مسیر قانون است؟
- حضور مداوم برخی از اعضای شورای شهر در دفتر شهردار و سایر مسئولین و دخالت در تعیین رقم تخفیف ها و سایر خدمات مطابق قانون صورت می پذیرد؟
جناب آقای رئیس شورا ! در عصر انفجار اطلاعات ، لاپوشانی و گزافه گویی به قصد فریب و فرار از واقعیت امکان پذیر نیست. بازرسان سازمان بازرسی با اجازه شما نیامده اند که برای کشف تخلف در شورا و شهرداری از شما رخصت بطلبند . تشخیص این که تخلفی صورت گرفته یا نگرفته را واگذار به آنان که بی حب و بغض می نگرند نه شما که البته این روزها باید پاسخگوی جراید باشی.
بد نیست متذکر شوم تا اگر نمی دانید یا نمی خواهید بدانید ، بدانید که مردم بصیر کازرون از شیرین کاریها و بدل کاریهای شوراییان در قرض دادن نان به یکدیگر کاملا مطلعند و اگر تا کنون لب به شکوه و اعتراض نگشوده اند از اصالت و وقارشان بوده اما به قول قدیمی ها در دیزی هم تا حدی باز می ماند .
دیدن ردپای عضو شورا از مجتمع کوثر تا خیابان محمدی که البته ردپا هر چه پیش آمده به علت حمایت سایر یاران و فربه شدن آن برادر گرامی بیشتر در گل فرو رفته ، کار مشکلی نیست و هوش زیادی هم نمیطلبد .
متأسفانه عدم احساس نیاز به پاسخگویی ، فقدان نظارت فرادستی ها، سر سپردگی فرودستی ها ، طعم شیرین ثروت فراهم آمده از قدرت ، استیلای فضای رقابت برای چپاول اموال ، محافظه کاری و مصالحه کاری برخی نهادهای نظارتی در برخورد با مسائل ، موجب دلسردی و ناامیدی مردم و امیدواری برخی فاسدان دانه درشت برای ورود به شورای آینده گردیده . مباد که روزی چنین رسد .
دوستی می گفت : رقت انگیزترین صحنه ای که در تمام عمرم دیده ام صحنه ای بود که اعضای محترم شورا در یکی از پیتزا فروشیهای معروف شهر مشغول تناول پیتزا گوشت قارچ مخصوص با نوشابه بودند ولی رفتگر شهرداری که ۴ ماه از دریافت آخرین حقوقش گذشته بود مشغول لایروبی جوی آب معابر . شیب سقوط عجب شیب لذت بخشی است .همین یک قلم کافیست تا این بزگواران راه خود گیرند و گوشه عزلت گزینند.
امام علی (ع): لوبُ الرَّعِیَّهِ خَزائِنُ راعیها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ؛ دلهاى مردم خزانههاى حاکم است، پس آنچه از عدالت و یا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد یافت.
من خواستم باور کنم که میتوانم مردم اینجا را با حرف مداوا کنم.
تو دیدی چه شد ….
آنها درد خود را دوست دارند…
به زخم مانوسی احتیاج دارند که با ناخنهای کثیفشان آن را بخراشند و به دقت حفظش کنند ….
فقط با خشونت است که میتوان مداوایشان کرد، زیرا درد را جز با درد دیگری نمیتوان مغلوب کرد!
از کتاب مگسها اثر سارتر
میدونم کی هستی نمره انشات بیسته بخدا
چه نگارش زیبا و چه ادبیات قوی و تاثیرگذاری….
باید بهتون احسنت گفت.
علیرضا!چه اسم قشنگی هم سی خودش هشته
عام اسم خودت قشنگترنا به علی
در نظام جمهوری اسلامی سه هزار صندلی با پست مهم در سه قوه وجود دارد.که مسیولان بر روی ٱن ها نشسته اند….برای استقرار این نظام و ماندنش حدود۲۱۹ هزار شهید داده ایم.یعنی برای هر صندلی۷۳ شهید!!! وبه تعبیری دیگر برای هر صندلی یک کربلا برپا شده است.پاسدار خون شهدا باشیم.خوش به حال مدیرانی که شرمنده شهدا نیستند!
این همه تهمت و افترا فقط و فقط به خاطر اینکه نماینده یک نفر در یک شهرستان با نمایندگان مردم در همون شهرستان مشکل داره مصداق بارز بی شرمی نویسنده و وابستگی نشریه به یک جریان خاص رانده شده از طرف مردمه!!!
میان دو تن جنگ چون آتش است
سخن چین بدبخت هیزم کش است!!!
بنده خدا خانم نامداری. معلومه شما یک بار هم با ایشان برخورد نداشتید که از وضع حجابشون این طوری انتقاد می کنید مصداق بارز حجاب اسلامی
ایشان منظورشان به خانم نامداری نیست منظورشان ظاهرا به یکی از آقایان شوراست که ابرو برداشته ! و می گویند میخواستم یهش بگویم روسری بپوش!
این شورای نگبان کجابوده که شورایی که الگو مردم هستند ابرو برداشته میان تو مردم تاییدکرده اگرزورتون
نمیرسد بدین دست مردم تاخودشون تنبیه شان کنند
من یکی اگرنه گفته بودند دو نفر زن تو شورا هست میخواستم برم بهش بگم روسریت بپوش
بنده خدا خانم نامداری چرا اینطور زود قضاوت میکنی معلومه شما یکبار هم با ایشان برخورد نداشتید
له لی لای آقای شهیدان با شورایی دیگه بای بای
واقعا متاسفم که عده ای فقط تهمت می زنند و برای حرف هاشون هیچ مدرک و دلیلی ندارند آیا باز هم بوی انتخابات به مشام بعضی از صاحبان قدرت خورده که اینگونه مست و مدهوش اکاذیبی را به شورای زحمتکش که انصافا انسان های مومن و متعهدی هستند نسبت می دهند آقا انسان یکم هم از خدا بترسه هم بد نیست….
ماجرایی مهر فروشی یکی از اعضای شورای شهر و نیز ایجاد فلکه های بدون قاعده و قواره و بی ضابطه شهرسازی و امکان همدستی پیمانکار و مجری(شهرداری) و تهدید کارمندان شهرداری توسط اعضای به ظاهر محترم شهرداری ……را هم اضافه کنید
به خدا مسئولند
عجب
امیداواریم برای پرسش و پاسخ مسولین دیگر بجای مردم
کارمندان آن اداره نیاورند و کاغذ از قبل بدن دستشون
که مجری هم از حظ همه بلد باشد و بپرسد
چرا آقای شهیدیان برای جواب هر سوال یک سخنراتنی ترتیبب می دادند و جواب سوال نم دادند
جلسه شورا ومردم بیشتر به بازی کودکانه شبیه بود وسلام
احسنت
امام علی (ع)ماشرمنده ایم خودراشیعه شما مینامیم شهداشرمنده ایم خودراوارث شما میدانیم
ای امام (ره)شرمنده شرمنده …..شما فرمودید حفظ نظام جمهوری اسلامی ازحفظ جان امام زمان (عج)واجب تراست.ای رهبرمظلوم دستور بده تاطومارها بپیچیم منتظر شهادتیم.
واقعا زیبا نوشته شده است.
باسلام .چقدر کلمات و جملات متن آشناست .البته تخریب مد شده است .
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری