امروز:یکشنبه, ۴ آذر
تاریخ انتشار:2015-03-18

نامه سرگشاده لنکرانی درباره وقایع اخیر شیراز

لنکرانی در نامه‌ای سرگشاده از رفتار عده‌ای درباره حمله به […]

لنکرانی در نامه‌ای سرگشاده از رفتار عده‌ای درباره حمله به مطهری به شدت انتقاد کرد. وی در بخشی از نامه هم نوشت: یکی از مسئولین منصوب دولت بر خلاف تصمیم یک نهاد قانونی درباره برگزرای این مراسم، اقدام و به تمرد از آن افتخار کرده است.

به گزارش کازرون نگاه ، کامران باقری لنکرانی استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیراز در نامه‌ای سرگشاده، به جریانات اتفاق افتاده در شیراز پرداخت و هجمه زشت به علی مطهری را بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازی‌های مومن و در عین حال با بصیرت خواند.

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در مورد وقایع اخیر شیراز

روز دوشنبه هجدهم خرداد ماه اتفاقات تلخی در شیراز رخ داد که به سرعت در بین اقشار مختلف جامعه انعکاس یافت. حمله به یک نماینده مجلس در ورود به شهر شیراز که منجر به شکستن شیشه خوروی حامل وی شده اتفاق نادری در شهر شیراز است که بسیار تاسف بار است.

شیرازی‌های مهمان دوست و با فرهنگ در برخورد با ناروایی ها هم چنین نکرده اند. به یاد دارم آقای شمس الواعظین که به سردبیر روزنامه های زنجیره ای مشهور بود، در سال های اواخر دهه هفتاد به شیراز آمده بود و در جلسه‌ای در دانشگاه شیراز مورد انتقاد قرار گرفت و پاسخی در برابر منتقدین نداشت اما اذعان داشت که شما حزب اللهی‌های شیرازی فرهنگی عمل می‌کنید و با استدلال جواب می‌دهید.

آقای گنجی که بعدا رسما مرتد شد، در شیراز آن هم در ایام ارتحال حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در جلسه‌ای مخفی مطالب سخیفی در مورد گذار از امام مطرح کرد و ما جمعی از پزشکان و اساتید دانشگاه با طرح شکایتی در دادگاه پیگیر موضوع شدیم که شرحش را خودش در کتابش نوشته است.

شیراز کرسی‌های  آزاد اندیشی را بسیار پیش‌تر از خیلی از مراکز علمی آغاز کرد که به مباحثات برخی از شاگردان مرحوم آیت‌الله سید منیرالدین حسینی الهاشمی در  دهه هفتاد با سران فکری اصلاح طلب آن روز می‌توان اشاره کرد.

این هجمه‌ی زشت آنهم در بدو ورود آقای دکتر علی مطهری به شیراز بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازی‌های مومن و در عین حال با بصیرت است. خوشبختانه دولت محترم دستور رسیدگی به این امر را داده و ظاهرا قرار است هیئتی از شورای امنیت کشور برای بررسی به شیراز بیایند و رسیدگی کنند.

این سرعت عمل در خور تحسین است و امید است با خاطیان برخورد قانونی انجام گردد. اما چند نکته دیگر هم می‌ماند که توجه به آنها هم ضروری است:

۱٫ آن‌گونه که از شواهد امر پیداست حمله کنندگان از قبل در برابر درب فرودگاه شیراز مستقر بوده اند. آیا این امکان برای دستگاه‌های ذی‌ربط وجود نداشت که  برای تامین این نماینده اقدام و این عده را  متفرق نمایند و به جای تاکسی از خودروی حفاظت شده‌ای برای انتقال آقای مطهری استفاده کنند. آیا آقای مطهری طعمه ای  برای برخی از اقدامات بعدی نشده است؟

بد نیست یاد آوری شود آقای کاظمی که در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای در زندان بود، سال‌ها مدیرکل اطلاعات استان فارس بوده و در زمان مرخصی های خود از زندان مورد استقبال گرم عده ای قرار می‌گیرفت که نماز جماعت خود را به ایشان اقتدا می‌کردند. در جریان واقعه مسجد آتشی‌ها در مهر ۸۸ هم شاهد بودیم دست هایی بسیار تلاش کردند تا شیراز را به آشوب بکشانند که با مدیریت هوشمندانه نماینده ولی فقیه در استان حضرت آیت الله ایمانی ترفندهای این گروه برای ایجاد درگیری و بهانه سازی برای ضد انقلاب که با سواستفاده از جمعی از جوانان مومن و ولی احساساتی در حال شکل گیری بود به شکست انجامید.

۲٫ آن‌طور که در بیانیه دوم انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز آمده، شورای تامین امنیت استان حکم به لغو مراسم سخنرانی این نماینده داده بوده است ولی برخی مسئولین دانشکاه بر برگزاری جلسه به هر قیمت تاکید کرده و علی‌رغم مصوبه شورای تامین، برای برگزاری جلسه تاکید داشته‌اند.

اینکه یکی از مسئولین منصوب دولت بر خلاف تصمیم یک نهاد قانونی مرتبط با دولت اقدام کند امر غریبی است و غریب‌تر این است که این نهاد را غیر مسئول بنامند و به تمرد از آن افتخار کنند. آیا با قانون گریزی می‌توان با ادعای همراهی با دولت داشت و منصوب دولت بود؟

۳٫ از عجایب دیگر این واقعه تهدید به لشکرکشی خیایانی توسط آقای دکتر مطهری است. این موضوع که در دو مکتوب ایشان بعد از این واقعه تلخ آمده است را باید به حساب عصبانیت ایشان به دلیل این حمله زشت تلقی کرد والا اینکه نماینده‌ای به جای پیگیری قانونی از این سخن بگوید که من هم به طرفدارانم می‌گیوم که به خیایبان بیایند و چه کنند هرگز با قانون گرایی سازگار نیست.

۴٫ حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز نیز یکی دیگر از تلخی های این واقعه بود. ایشان به جای پیگیری قانونی این حمله،  به امام جمعه محترم شیراز که شخصیتی وارسته و دانشمند و نماینده اغلب مراجع تقلید از سال‌ها پیش و از همه بالاتر نماینده ولی فقیه در استان هستند، طی مکتوبی سرگشاده هتاکی می‌کند.

بهانه این هتاکی هم خبری است که به صورت ناقص از خطبه‌های نماز جمعه شیراز در ۲۲ اسفند سال جاری  در برخی سایت‌ها منتشر شده است. آیا این امر قران نیست که قبل از موضع‌گیری در هر امری تبیین انجام شود و از صحت و سقم اخبار اطمینان حاصل و بعد اظهار نظر شود. ایا عصابنیت و دلخوری از یک واقعه مجوز تندخویی و هتاکی است.

مگر این گفته شهید عزیز و استاد بزرگوار آیه الله مطهری نیست که “مگر می‌شود به خاطر دین بی‌دینی کرد” (مجموعه آثار ۱۶/۱۱۱). آیا فرزند ایشان به خیال دفاع از خود مجاز به توهین است؟

البته توهین به هر کسی زشت است به ویژه به شخصیت بزرگواری که از افتخارات علمی استان فارس است. در بزرگواری این شخصیت همین بس که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ایشان را با اصرار در شانزدهم مهرماه سال ۵۸ به امامت جمعه کازرون و نمایندگی خود منصوب و در حکم خود تاکید کردند که: امید است  اهالی محترم نیز قدردان وجود شریف جنابعالی بوده و از همکاری و مساعدت در پیشبرد اهداف عالیه اسلام دریغ نورزند.

این شخصیت والا مقام که نامش در تالیفات متعدد از جمله گروه مولفین تفسیر نمونه می‌درخشد، از مدرسین درس خارج فقه و اصول و نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری از بدو تاسیس این مجلس بوده اند. آیا توهین به نماینده منتخب  یک استان در خبرگان و شخصیتی که مراجع عظام تقلید همچون  حضرت آیه الله العظمی مکارم شیرازی ایشان را برادر خود می‌خوانند، رواست.

آیا سخنان ایشان در خطبه نماز جمعه مبنی بر اینکه از تنش ها پرهیز کنید و به قانون عمل کنید در خور چنین هتاکی‌هایی است؟

به هر حال این واقعه تلخ بسیار هشدار دهنده بود که چگونه می‌توان در دام اختلافات قرار گرفت و چگونه آشوب و فتنه میتواند تهدید کننده باشد. با یاد امام راحل عظیم الشان که کلام‌شان  همیشه راهگشا بود این مقال را به پایان می‌برم که سال‌ها پیش نوشتند:

“موضع‌گیری‌ها باید به گونه‌ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بین‌الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند.

هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره‌ای از سیاست «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذره‌ای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمی‌کند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند.

هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که آمریکای حیله‌گر دشمن شماره یک آنها است ولی فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروی شهید گشته‌اند. هر دو جریان از حیله گریهای این دو دیو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که امریکا و شوروی به خون اسلام و استقلالشان تشنه‌اند.خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حالْ خود دانند.البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد – که همه باید از شرّ آن به خدا پناه ببریم – که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمی‌شناسد.” ( صحیفه امام ج ۲۱)

البته امروز از شوروی سابق چیزی نمانده ولی آمریکای جنایتکار و نفس اماره کماکان هستند. به هوش باشیم .!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *