به بهانه آغاز بهکار رسمی نماینده جدید، علل انتخاب وی و عبور از نماینده پیشین در کازرون، از منظر جامعهشناسی سیاسی را بررسی میکنیم.
کازرون منطقهای است که طی دوران معاصر و صد ساله اخیر، با توجه به خوی خاص جسورانهای که داشته، غالبا روی خوشی از مسئولین ندیده و به نسبت دیگر مناطق از خدمات کمتری برخوردار بوده است.
این ترشروییهای برخی مسئولین ملی و محلی با این منطقه تاریخی، آن را مِهرطلب و محبتخواه به بار آورده است.
اینگونه میشود که فارغ از میزان عملکرد عمرانی و خدمترسانی مسئولین، با کوچکترین رفتار محبتآمیز و مردمداری اشخاص (قلبی یا زبانی)، به آنان متمایل و برعکس با کمترین کمتوجهی یا ترشرویی فرد مسئول، دلخور میشوند.
این مهم را میتوان در مواجهه مردم با مسئولین مختلف شهرستان طی سالهای اخیر و دوران معاصر مرور کرده و ریشه علاقهمندی یا دلخوری عمده مردم از آنان را دریافت.
این مسئله در دو قطبیهای انتخاب و مقایسه مسئولین به ویژه نمایندگان، فرمانداران، شهرداران و شورای شهر در کازرون، بهتر نمایان میشود.
البته در این بین، نقش رسانههای کوچک و بزرگ در بیان ویژگیهای مردمداری، قابل توجه و تشدیدکننده است و نباید از آن غافل شد.
بیایید چند مورد اخیر را بیشتر بررسی کنیم!
از بین شهرداران و اعضای شورای شهر در سه دهه اخیر، کسانی که در ظاهر و یا باطن، ارتباط بهتری با مردم برقرار کردند، بیشتر بر سرزبانها افتادند و ماندگار و بعضا اسطوره شدند، هرچند خدمات کمتری از آنان مشاهده یا بهیاد مانده باشد!
اما نکته مهم، با روشن شدن مردمداری متظاهر و وعدههای توخالی برخی اشخاص، مردم به مرور آنها را کنار گذاشته و به سمت کسانی که محبوبیت عمومی کسب کرده یا ارتباط دلسوزانه و شایستهتری با جامعه دارند، متمایل شدهاند.
از بین فرمانداران نیز با توجه به حافظه تاریخی عمومی، به موارد اخیر بسنده کرده و میبینیم که فرمانداران اسبقی بودند که با حداقل خدماتدهی به منطقه و تعدد مشکلات و هزینهسازی برای شهرستان، اما صرفا به دلیل خوشبرخوردی و خوشاخلاقی نسبی، مورد علاقه گروهی از جامعه واقع شدند. هرچند اکثریت، تقریبا هیچ خدماتی را از وی ندیده باشند!
از سویی دیگر فرمانداری بوده که تحرکات و فعالیتهایی نیز برای رفع مشکلات داشته اما به دلیل تندخویی و رفتار نامناسب با مردم، از سوی جامعه طرد شده و با برچسبهایی از جنس مسئولیتهای قبلیاش، بدرقه شده است!
در بین نمایندگان مجلس کازرون نیز به خاطر داریم که شخصی به دلیل برخی رفتارهای اشرافی یا خانمنشی مورد استقبال عمده مردم قرار نمیگیرد و یا شخصی دیگر به دلیل وعدههای اولیه بر مدار خواست مردم، انتخاب میشود؛ اما به مرور با پشتکردن به قانون مردمداری و بیتوجهی نسبت به خواست مردم، ضمن بروز حوادث ناگوار، با نفرت از وی یاد میشود!
این نخ تسبیح مردمداری و خوشرفتاری با مردم، در عملکرد و میزان استقبال عمومی از نماینده اخیر نیز مبرهن است.
به راستی چه میشود که نماینده دیروز، با وجود فعالیتهای خدماتی بعضا چشمگیر، در ردههای پایین انتخابات قرار میگیرد؟
کلید حل این مسئله را میتوان در میزان مردمداری وی و اطرافیانش جستجو کرد.
با وجود تذکرات پیاپی برای اصلاح رفتار، اما نتیجه کنونی که از ماهها و یا چندسال قبل توسط کازرون نگاه طی یادداشتهایی پیشبینی گردید، محکوم به رخ دادن بود.
اینکه از بین دهها رفتار خوب با مردم، یکی دو مورد ناخواسته، اتفاقی یا بهدلیل سماجت برخی مراجعین منجر به تندی در رفتار شود، خود خرمن مردمداری اندوخته شده را به آتش میکشد و در نگاه مردم، برجسته و دهان بهدهان میشود. چرا که شاید شخص نماینده با هزاران نفر ملاقات کند، اما آن فرد از مردم، همان یک ملاقات را با نمایندهاش داشته و طبیعتا برای اهالی منطقه خود مفصلا بازگو میکند.
از سویی دیگر با توجه به گرفتاریهای متعدد مردم، چه بسا گرهگشایی از کار شخصی آنان، بهانهای برای ورود به بهشت برین باشد. که لازم است ضمن تحسین تفکر دوری از خدمات فردمحور و پارتیبازی، بلکه تمایل به خدمات با محوریت منفعت عمومی(که الحق پروژههای متعددی با منافع عمومی بوده است)؛ اما باید خاطرنشان کرد که گرهگشایی از کار مردم و پارتی بازی مرز بسیار باریکی دارند که نباید، از ترس یک سمت، به وادی بیتوجهی به خواستههای کوچک مردم افتاد.
اما ایراد و علت سوم برای کاهش اقبال عمومی، چنانکه بارها گوشزد شده است، به رفتار اطرافیان اصلی برمیگردد.
به گونهای که نه تنها به ندرت از رفع مشکل و گرهگشایی آنان از کار شخصی مراجعین شنیده میشد، بلکه به نحوی رفتار میشده است که اغلب نزدیکان یا دلسوزان (که از سرمایههای مهم نماینده بودند) نیز به مرور از اطراف نماینده پراکنده شده، به طیف منتقدین، مخالفین، رقبا و یا حداقل بیتفاوتها ملحق شوند.
دلیل دیگر اما نبود عملکرد مناسب رسانهای است که ترکیبی از عملکرد رسمی (روابط عمومی) و غیر رسمی (گروهها و روشنگریهای مجازی فردی و چهرهبهچهره) بود.
رسانه، این عنصر موثر که در دنیای امروز هیچکس از تاثیر آن غافل نیست؛ بهجز قدرت چشمگیر در اولین سال فعالیت نماینده دیروز، در سالهای بعدی به شدت ضعیف شد. بهطوری که بجای حمایت و تقویت روند موفق ابتدایی، با کجسلیقگی، به سقوط رسانهای و از دست دادن افکار عمومی منجر گردید.
همه این دلایل موجب شدند تا امتیازات ویژه و قابل توجه نماینده وقت از جمله سابقه و مسئولیتهای بلندمرتبه ملی، پیشینه بینظیر علمی، و خدمات و پروژههای مهم محلی (تکمیل شده و درحال انجام) به دلیل کمرنگ بودن فاکتور بسیار موثر مردمداری و ارتباط شایسته وی و خواص اطراف با مردم، نادیده گرفته شوند. که در نتیجه نه تنها نماینده موفقیت در انتخابات را تکرار نکند، بلکه به ردههایی پایینتر از دوره قبل تنزل یابد.
این درحالی است که حافظه تاریخی عمومی به گونهای است که شاید با مرور زمان، مردم، انجامدهنده و عامل پروژهای حتی مهم را فراموش کنند، اما به ندرت میشود که خوشاخلاقی، محبت، مردمداری، رعایت سادهزیستی در منظر عمومی و پیگیری درخواستهای کوچک و مستقیم مردمی را فراموش کنند.
اما ویژگیهای مثبت نماینده جدید چه بود که موجب انتخاب او شد؟
به جرأت میتوان گفت که برجستهترین ویژگی منتخب کازرون و کوهچنار، همان حلقه مفقوده در عملکرد برخی نمایندگان، فرمانداران و دیگر مسئولین اخیر منطقه است، یعنی مردمداری!
البته با وجود پابرجا بودن انتقادات تا زمان روشن شدن شبهاتی از جمله پروژه تقسیم کازرون، خشک شدن دریاچه پریشان و البته توزیع خوراکی و یا رایهای میلیونی(!) اما میتوان گفت که عمده آراء و اقبال عمومی نسبت به نماینده جدید مردم، نه از دل کیسههای برنج، بلکه از دل خوشرفتاری و گرهگشایی از کار مردم بیرون میآید.
واقعبینانه شاید معدود افرادی بتوانند خدمات عمرانی وی در دوره پیشین را بیان کرده و یا به خاطر آورند، اما اکثریت، دهقان ناصرآبادی را با برچسب رفع مشکل و یا اشتغالیابی ولو کوتاه مدت برای مراجعهکنندگان میشناسند.
میشود گفت که غلامرضا دهقان ناصرآبادی، نان مردمداری و ارتباط محبتآمیزش با مراجعهکنندگان در گذشته (دوره پیشین نمایندگی و غیر آن) را میخورد و غالب همان افراد، خواسته یا ناخواسته تبلیغکنندهای برای او بودهاند.
اینجاست که میتوان نتیجهگیری کرد، انسانها خود را مدیون محبت میدانند و مردم کازرون بیش از دیگران مستحق توجه و محبتاند؛ که محبوب شدن در نگاه مردم این منطقه، بیش از آنکه مربوط به خدمترسانی باشد (چرا که به مرور، عامل خدمات فراموش میشوند)، ارتباط مستقیم و نزدیکی دارد با «مردمداری»!
این یادداشت به قلم جمعی از نویسندگان، به هدف عبرتگیری و اصلاح رفتاری برخی مسئولین گذشته و کنونی و یا درسآموزی برخی مسئولین آینده منتشر گردید. به امید بالندگی وطن عزیزمان…
«بهراستی من از آن جهت مبعوث شدم که شرافتهای اخلاقی را کامل کنم.» (پیامبر اکرم ص)