امروز:یکشنبه, ۴ آذر
تاریخ انتشار:2015-01-19

سنت های مردم کازرون

غذاهای بومی مردم کازرون (قسمت اول-آش ها)

در شهرستان کازرون غذاهای ساده ای وجود دارد که شاید هیچ جای دنیا نمونه اش وجود نداشته باشد و شاید هم هیچ کسی نتواند این غذاها را حتی با راهنمای پخت ، آنچنان که کازرونی ها طبخ می کنند ، طبخ کند .در زیر بخش اول این مجموعه که یادآور غذاهای سنتی کازرون است نوشته شده است که خواندنی است .

اوداغک:

او یعنی آب و او داغک یعنی آب داغ.

این غذا به صورت کل جوش تهیه می شود با این تفاوت که روی پیاز و روغن (پیاز داغ) به جای آب و ماست، آب خالی و گاهی هم کمی  گوجه فرنگی در آن می ریزند و شملی (شملیز یا شمبلیله) به آن اضافه می کنند.

بعد آن را کمی به هم می زنند ، اگر به جوش آید ، ایرادی ندارد ، اوداغک را با نان تیلیت می کنند و می خورند.

اوداغک شملی:

اوداغک شملی (شملیز یا شمبلیله) : اول پیاز و روغن را در تابه روی آتش می گذارند و شملی را در آن سرخ کرده

و در آب می جوشانند و بعد از یک جوش اوداغک شملی حاضر است. این غذا را به صورت تیلیت می خورند.

نام دیگر این غذا گربه برده است ، چون پخت آن کاملا شبیه قلیه ماهی است اما ماهی ندارد. قلیه یک غذای بندری است که از آنجا به سایر نواحی جنوب آمده است.

آش کارده :

کارده گیاهی تلخ است که اوایل بهار در اطراف کوه می روید . وقتی آن را چیدند می جوشانند تا شیره تلخش خارج شود ، بعد آن را در هوای آزاد می گذارند تا خشک شود.

غذاهای سنتی-آش-آش کارده-آش مجک-اوداغک-کازرون-کازرون خبر-

برای تهیه آش کارده اول کارده را پاک می کنند سپس آن را شب تا صبح خیس می دهند و می کوبند تا تمام سبوس جو از مغز جدا شود ،بعد آن را می افشانند و اضافات جو را می گیرند و همراه با کارده و سیر و شوید زیاد در دیگ می ریزند و پس از آن مقداری آب به آن اضافه می کنند تا کاملا بجوشد و دانه های جو مانند دانه های برنج پف کند و کش بیاید.

غذاهای سنتی-آش-آش کارده-آش مجک-اوداغک-کازرون-کازرون خبر-

بعد به عنوان چاشنی ، خلال پوست نارنج و قره قروت یا سرکه در آن ریخته ، در یک سینی آتش می ریزند و روی دیگ می گذارند.

شعله زیر دیگ را کم می کنند تا به طور ملایم بجوشد . آش کارده باید چند ساعت در حال دم کشیدن باشد.

آش کارده ترش مزه و تهیه آن بسیار مشکل است ، به این دلیل کمتر کسی زحمت پختش را می کشد و اکثر مردم ، آش کارده را از افراد خاصی که با مهارت ، می پزند خریداری می کنند.

 آش مجک :

مج یعنی مغز و چون آش مجک را با مغز بادام کوهی می پزند به این نام خوانده می شود . بادام کوهی را در محل آخرک می گویند و این غذا را آش آخرک هم می نامند . آخرک که دانه هایش کمی بزرگتر از یک نخود است از درخت می چینند .

در ابتدا تلخ است ، اگر بخواهند به تنهایی و مثل تخمه بشکنند آن را شیرین می کنند ، یعنی در یک دیگ بزرگ می جوشانند و نمک می زنند ، اما اگر برای استفاده در آش باشد به همان صورت تلخ از آن استفاده می شود.

برای پختن آش مجک ، آخرک شیرین نشده را به همان صورتی که  از درخت چیده اند با یک سنگ روی سطح تمیزی می کوبند تا مغز و پوستش در هم شود سپس آن را در یک هاون تمیز و بزرگ می ریزند و آنقدر می کوبند تا کاملا نرم و پوست و مغز آن چنان خرد و مخلوط شود تا اگر در دست فشار دهند ، روغن مغز آخرک از آن بچکد.

بعد آن را در ظرف دیگری می ریزند و به آب اضافه می کنند و آنقدر به هم می زنند که مغز اخرک له شده با آب مخلوط شود و به رنگ و غلظت شیر درآید . پوست های خرد شده که سنگین تر  است ته ظرف رسوب می کند .

سپس پارچه ای تمیز و نازکی روی دیگ می گذارند و آب شیری رنگ را صاف می کنند و به مقدار آخرک ، برنج می ریزند و دیگ را به حال خودش رها می کنند تا آنقدر بجوشد که دانه های برنج از حالت دانه دانه بیرون بیایند و نم چین شود .

هرچه آش بیشتر بجوشد ، روغن آخرک بیشتر بیرون آمده و چرب تر می شود . این آش احتیاج به هیچگونه چاشنی ، ادویه و حتی نمک ندارد ، چون با خرما و شکر می خورند . آش مجک بیشتر در زمستان پخته می شود  و هر چند روز که بماند ، روز به روز خوشمزه تر می شود .

کل جوش :

برای پختن کل جوش ، ابتدا پیاز داغ تهیه می کنند ، یعنی مقداری پیاز ، به میزان احتیاج در روغن سرخ کرده  و کمی ادویه ، نمک و مقداری نعنای خشک کوبیده ، به آن اضافه می کنند .

بعد مقداری آب در ظرف ماستی که از قبل آماده کرده اند ، می ریزند و با کمی نمک آنقدر به هم می زنند که کاملا به حالت دوغ در آید .سپس کمی فلفل به کل جوش اضافه می کنند و آن را روی پیاز داغ می ریزند . از این لحظه تا موقع پختن و حاضر شدن کل جوش ، نباید یک لحظه هم از به هم زدن آن غفلت کرد چون اگر یک ثانیه آن را به هم نزنند کل جوش می برد و خراب می شود ، یعنی ماست آن ته نشین می شود و آبش بالا می آید .

پس از ده تا بیست دقیقه (بستگی به حرارات آتش و مقدار کل جوش دارد) کل جوش بالا می آید ، مثل بالا آمدن شیر در  ابتدای جوشیدن .

در این لحظه تا از جوش نیفتاده ، آن را از روی آتش بر میدارند. کل جوش برای خوردن ، حاضر است و آن را با نان ، تیلیت (ترید ) می کنند.

کل جوش لمریک:

میوه ی یک بوته ی صحرایی است که آن را بوته ی لمریک می نامند . بوته ی لمریک گیاهی است بین بوته و درخت ، یعنی تا حدود یک متر و اندی رشد می کند.

این بوته دارای شاخه هایی در هم و برگی شبیه برگ سدر(کنار) و کمی ریز تر و میوه ی آن (لمریک) به اندازه یک نخود و رنگش ناررنجی است که اگر مدتی طولانی بر شاخه بماند ، قرمز می شود.

طمع لمریک ، ترش است .

برای پختن کل جوش لمریک ابتدا مقداری لمریک را می جوشانند و بعد آن را چنگ می زنند تا قسمت خوردنی آن که پوستش می باشد ، با آب ، مخلوط و از هسته ی گرد وسطش جدا گردد.

سپس آب لمریک را روی پیاز داغ (پیاز سرخ شده در روغن ) می ریزند و به هم می زنند . وقتی به جوش آمد ، پخته شده و آن را با نان تیلیت می کنند.

چون لمریک فقط سالی یک بار و فقط برای چند روز پیدا می شود ، این غذا را سالی یکی دوبار می پزند.

فصل لمریک اواخر خرداد و اوایل تابستان است.

                                                                         تهیه و تنظیم : حسین قاسمی                         برگرفته از کتاب سنت های مردم کازرون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *