قسمت: چهل و یکم
با توجه به این مهم که طی سال های گذشته رفتارهایِ ظاهِر پرستانه ی جمعی از ساکنانِ حوزه های انتخابیه، موجبِ بروزِ بعضی ناهنجاری ها و رفتارهایِ مذمومانه و خود سِتایانه یِ عده ای از نامزدهای انتخاباتی گردیده و این دوگانِگی ها سببِ تناقضاتی در گُفتار و اعمالِ طرفین شده، و با هدفِ بیدارباشِ بیش تر و بصیرت فُزاییِ افزون تر، مطالبی خدمت همه هم شهرستانی ها و عمومِ هم میهنانِ عزیز عرضه می شود.
۱- “نگرشِ سطحی” و “سطحی اندیشی” دو مشکلِ اساسی در میان جوامعِ کم تر توسعه یافته بوده که اتفاقا همین عوامل، یکی از اصلی ترین ریشه های عقب ماندگی و سوء استفاده ی مراکز قدرت و ثروت از ساکنان و مردمانِ حاضر در مناطق مختلف گردیده است، امری که متاسفانه به دلیلِ گستردگیِ آن و ابتلایِ بخش های زیادی از باشندگانِ انسانی و اعضایِ خانواده های ایرانی، نه تنها اقدامِ بایسته ای برای علاجش صورت نگرفته بلکه نظر به بهره برداری های سودجویان از آن، حتی مورد تشویق و تقدیر نیز واقع شده است.
۲- تعریفِ افراد بر اساسِ صورتِ ظاهری، کسبِ اعتماد طِبقِ عادتِ همیشگی و شناخت مراجعین به صِرفِ خود ادعایِ گفتاری، قطعا موجبِ بروزِ معضلاتی تَکراری، هم برای اعضای خانواده و هم آحادِ جامعه، گردیده و از طرفی نیز سبب سازِ پنهان ماندنِ چِهره یِ واقعی و هویتِ اصلیِ اشخاص و در نتیجه گسترشِ فریب کاری ها و توسعه ی ظاهر نمایی ها خواهد گردید.
۳- طی سال های گذشته، دامانِ اقلیت های بزرگی از ساکنانِ شهرستان و رای دهندگانِ بخش، روستا و دِهستان، به ویژه دوستان، اقوام، هم محلی ها و حتی نُخبگان و تحصیل کردِگان، به دلایلِ مختلفی، گرفتارِ ظاهر اندیشی هایِ خطرناکی گردیده، به گونه ای که بدونِ تحلیل و بررسیِ کارشناسی و یا تحقیق، تدبیر و تاملِ کافی، و صِرفا با نِگاهِ به چِهره و حَرَکاتِ ظاهری، اقدام به انتخابِ نمایندگانی ناپُخته، لابی گر، ناکارشناس، وابسته به کانون های فاقدِ طرح و اندیشه و نهایتا خودسِتا و با تَکَبُر نموده که متاسفانه اکثَرِ مُنتخبین هم، نه تنها باری از دوشِ مردم و جامعه ایرانی و نظام اسلامی بر نداشته بلکه، پس از یک یا دو دوره ماندگاری در تهران، خود به کانون های ثروت، قدرت و فشار تبدیل شده اند!؟.
۴- در جامعه ی ظاهربین، هم انتخاب کنندِگان و هم انتخاب شوندِگان، تنها به ظواهر بها داده و کاری به اخلاق، روش، منش، دین، صداقت، پاکی، خدامحوری و انقلابی گری نداشته و هر دو تلاش دارند به نوعی یک دیگر را فریب داده و نظرهایشان را به دیگری تحمیل نمایند!؟، یک طرف تنها برای استفاده از برگه های آرا و طرفِ دیگر جهت بهره جویی از نفوذ و بهره مندی از حضورِ نماینده در مجلسِ شورا! و یا شورایِ شهر و روستا!، در این گونه جاها، راست گویی، بدترین شیوه ی انتخاباتی و دروغ گویی بهترین راه برای جلبِ مقبولیتِ عمومی، محسوب می شود و.. .
سخنی دردمندانه، بررسیِ دقیقِ اولین انتخاباتِ ۱۳۵۷ نشان می دهد، علی رغم در دست نداشتنِ امور توسط انقلابیون اما، مهم ترین مِلاک برای سنجشِ صلاحیتِ کاندیداها، همانا نزدیکیِ نگاه آنان به اسلام، تعلق داشتنِ به اقشار ضعیفِ مردم، برخورداری از صداقت در گفتار و صحتِ اَعمال بوده در حالی که به مرورِ زمان و ورودِ غرب گرایان و دنیا طلبان به عرصه ی رقابت پیشگان، متاسفانه نه تنها ذائقه های سیاست مداران تا ۱۸۰ درجه تغییر کرده بلکه بخشِ عمده ای از رأی دهندِگان نیز امروزه تنها زرق و برقِ نامزدها، تعدادِ همراهان، خودروهای موردِ استفاده و وعده های فریبنده ی آنان را می پسندند، از نِگاهِ اینان، هر نامزدی که تنهایی رفت و آمد کند، خودرو ارزان قیمت تری داشته باشد، با اقشار محروم ترِ جامعه نشست و برخاست نماید، مذهبی تر باشد، کم تر دروغ بگوید و از وعده های عجیب و غریب امتناع وَرزَد و بالاخره آخرت گرا تر باشد، قطعا مقبولیت کم تری نیز خواهد داشت و در مقابل، کسانی که با کاروانی از خودروهای شیک و سوارانی از جنسِ قدرت داران و ثروت مندان، مجالسِ ختمِ مُردِگان را به مراکزِ انتخاباتی خود تبدیل نمایند، بیش تر پسندیده خواهند گردید. در هر حال فراموشمان نشود، این ظاهر پسندان و * سطحی نِگران* هستند که موجب انتخابِ ظاهر فریبان و دنیا زدِگان می گردند و تا زمانی که جنس های اصیل در اجتماع کم مشتری باشند، طبیعی است، زمینه برای عرضه ی کالاهایِ قُلّابی نیز فراهم تر خواهد گردید!؟، و مردمانی که تنها به نمایِ ظاهر اکتفا نمایند، هرگز به آرزوهایِ باطِنِشان نخواهند رسید!.
ان شاالله ادامه دارد…
امان الله دهقان فرد
۱۳۹۸/۶/۲۲