روایت خبرنگار حاضر در دادگاه از جلسه رسیدگی به اتهامات و.ر مفسد اقتصادی کازرون

به گزارش کازرون نگاه ، یکی از خبرنگاران حاضر در دادگاه و.ر مفسد بزرگ اقتصادی کازرون که سال گذشته در شعبه 101 و در محل سالن اجتماعات دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کازرون  برگزار شد به بهانه آزادی این متهم خاطره کوچکی از برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده این متهم را نقل کرده است .

این خبرنگار که خواسته نامش فاش نشود ، خاطره خود را اینگونه نقل می کند که از طریق اخبار منتشر شده در یکی از سایت های خبری شهرستان مطلع شدم  قرار است دادگاه این متهم به صورت علنی برگزار شود .

با اینکه در رباره این پرونده جز شنیده های متفرقه چیز دیگری نمی دانستم ولی به خاطر تیتری که در یکی از سایت های خبری بدین شرح نوشته شده بود که ” قرار است متهم به فساد مالی با لباس مجلسی و متفاوت با سایر متهمین به دادگاه آورده شود ” کنجکاو شدم در جلسه رسیدگی به پرونده های این متهم در محل حضور یابم گرچه تا آن زمان در این زمینه فعالیت خبری نداشتم .

عصر همان روز جهت اطمینان سعی کرم با دادستان هماهنگی کنم و از علنی بودن جلسه رسیدگی به پرونده این متهم مطمئن شوم تا هرطور شده اطلاعات لازم از روند رسیدگی به پرونده را کسب کنم و از انجا که نمی دانستم حضور در دادگاه علنی آزاد است سعی داشتم دادستان را راضی کنم .

بعد از تماس با دادستان ، وی از آزاد بودن حضور در جلسه علنی دادگاه برای همه ی افراد از جمله خبرنگاران مطالبی را گفت  که موجب خوشحالی ام شد .

شب قبل از روز رسیدگی به پرونده با یکی از خبرنگاران عکاس هماهنگ کردم تا بیاید و هم از جلسه رسیدگی به پرونده” و.ر ” و هم از ماجرای آوردن متهم با کت و شلوار عکس بگیرد .

صبح روز دادگاه حدود یک ساعت قبل از برگزاری جلسه خود را به روبروی دادگستری رساندم و با تماس های مکرر با عکاس از وی خواستم که زودتر خود را به محل برساند تا سوژه مدنظرم(آوردن متهم قرار بازداشتی با کت و شلوار ) را ثبت کنیم .

بالاخره عکاس هم رسید .

وقتی خواستیم وارد دادگستری شویم با ممانعت نگهبانان و افسر حفاظتی فهمیدیم که همراه داشتن دوربین حتی برای خبرنگاران هم به این سادگی نیست و نهایتا مجبور شدیم بدون دوربین وارد دادگاه شویم و هماهنگی های لازم جهت عکسبرداری را انجام دهیم که در پایان رایزنی ها ، دادستان تصویر برداری را به رضایت رئیس دادگستری مشروط نمود .

وقتی با عجله پشت درب اتاق رئیس دادگستری حضور یافتم و از منشی وی خواستم ترتیبی دهد که باتوجه به نزدیک بودن برگزاری جلسه وقت ملاقاتی به ما بدهد وی نیز پذیرفت و با هماهنگی وی وارد اتاق رئیس دادگشتری شدیم .

با گفتن ماجرا و درخواست مجوز عکسبرداری از جلسه رسیدگی به پرونده متهم مذکور ،سوال دیگری هم به ذهنم رسید که سعی کردم در قالب مصاحبه از آقای اکرمی ، رئیس وقت دادگستری بپرسم .

پرسیدم ماجرای آوردن متهم با کت و شلوار چیست ؟

وی پاسخ داد : هنوز اتهام این شخص ثابت نشده است به همین دلیل ما سعی داریم آبروی شخص را حفظ کنیم .

وقتی سوال پرسیدم که تفاوت متهمانی که مانند این شخص در قراربازداشت به سر می بردند ولی با لباس مصوب ندامتگاه به دادگاه منتقل می شوند چیست ، پاسخ داد : البته ما بلافاصله پس از دریافت این خبر دستور ممناعت از چنین اقدامی را صادر کردیم و قرار است متهم را با لباس مصوب اداره زندان شهرستان به دادگاه بیاورند .

وی در رابطه با مجوز عکس برداری نیز گفت : هنوز اتهام فرد ثابت نشده است و در صورت عکس برداری حتی از پشت سر متهم ، وی می تواند شاکی شما شود و اعاده حیثت نماید لذا بهتر است دوربین داخل دادگاه آورده نشود و بیرون از دادگاه هم از متهم تصویری تهیه نشود که بعدا حاشیه ساز و خدای ناکرده مقدمه اتهام و یا جرم برای خبرنگاران شود .

مجددا برگشتیم به بیرون از دادگاه و در محلی که متهمان را می آروند جهت حضور در دادگاه منتظر شدیم .

متهمان را آوردند ولی به نظرتان با چه لباسی ؟

متهمان لباس شخصی به تن داشتند و برای بستن دهان خبرنگاران فقط پیراهن فرم زندان را برروی لباس های شیک و اتوکشیده شخصی آنها به تنشان کرده بودند که ما نیز از فرصت استفاده کرده  تصاویری را از متهمان ، حین پیاده شدن از خودرو ثبت کردیم .

قابل توجه اینکه آقای و.ر به همراه برادرش متهم به زمین خواری ، ارتشا و کلاهبرداری بودند به همین سبب در اواسط خاطره گفته ام متهمان .

داگاه با تفهیم اتهام متهمان توسط قاضی شعبه شروع شد و متهمان ، شاکیان و وکلا با دفاعیات متعدد سعی بر تبرئه و ثابت کردن جرم داشتند .

حضور رئیس شورای شهر و وکلای شهرداری نیز به عنوان شاکی شهرداری  بیشتر از سایر متهمان به چشم می خورد و البته یکی از شاکیان خصوصی متهمان یکی از اعضای شورای شهر بود که بازنشسته فرهنگی است .

گویا این عضو شورای شهر به صورت خانوادگی و دسته جمعی به همراه اقوام برای اثبات ادعای خود به دادگاه آمده بودند و در اثناء جلسه رسیدگی به پرونده سعی بر دفاع از حق خود با سروصدا داشتند .

در حین جلسه رسیدگی نیز خانمی میانسال وارد دادگاه شد و با نفرین های مکرر نسبت به متهمان از ماجرای مالباختگی خود گفت که قاضی از وی خواست اسناد خود را به همراه دادخواست به دادگاه ارائه دهد .

جلسه رسیدگی که از ساعت 9 صبح آغاز شده بود و تا ساعت 14:00 بعد از ظهر ادامه داشت .

در پایان جلسه دادستان به عنوان مدعی العموم از محضر دادگاه و قاضی شعبه خواست تا با توجه به مدارک موجود و پاسخ های بدون مدرک و ضدونقیض ،متهمان را به اشد مجازات ، کلاهبرداری ، زمین خواری و ارتشا محکوم نماید .

قاضی شعبه نیز ختم جلسه را اعلام کرد و ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعدی که وقت آن مشخص نبود موکول کرد .

در پایان جلسه سعی کردم سوالاتی را در رابطه با این پرونده از دادستان بپرسم که ناگهان متهمان با اعتراض و جنجال خطاب به من گفتند : آمده اید در دادگاه که چه ؟ این همه زیمین خواری هست و شما خوابید ؟ شهرام جزایری با آن همه فساد ازاد شد آن وقت شما می خواهید از دادگاه من خبرتهیه کنید ؟به شما چه ربطی دارد ؟

خلاصه ما که قصد پاسخی محکم به وی را داشتیم به خاطر درخواست دادستان از بگومگو با متهمان صرفه نظر کردیم و مصاحبه با دادستان را هم به وقت دیگری موکول کردیم .

قابل توجه مخاطبان ، خاطرات دیگری از روند دادگاه و نحوه اداره جلسه و پاسخ های مضحک و بی اساس متهمان در پاسخ به سوالات دادستان را نیز در وقت دیگری از طریق مصاحبه با یکی از جراید منتشر خواهم نمود .