بی نهايت صفر بدون يك

خبرنگاري براي مصاحبه پيش يكي از رياضي‌دانان معروف رفت و گفت: استاد، ببخشيد من يك سؤال دارم استاد گفت: بفرماييد، خبرنگار پرسيد مي‌خواهم نظرتان را درباره‌ي انسانيت بدانم، استاد اندكي فكر كرد و سپس جواب داد:

اگر زن و يا مرد داراي ادب واخلاق باشند، به آن‌ها نمره‌ي يك مي‌دهم. اگر داراي زيبايي هم باشند، پس يك صفر جلو عدد يك مي‌گذارم: (10)-اگر پول هم داشته باشند،2 صفر جلوي عدد يك مي‌گذاريم(100)اگر داراي اصل و نسب هم باشد3 صفر جلوي عدد يك مي‌گذارم(1000) ولي اگر زماني عدد يك رفت، يعني اخلاق از وجود خانم يا آقا رخت بربست، چيزي جز صفر باقي نمي‌ماند، صفر هم به تنهايي هيچ است و با آن انسان ارزشي ندارد ]حتي اگر بي‌نهايت باشد[ و اين يادآور كلام يكي از حكماي بزرگ است كه مي‌گويد نخستين گام در راه پيروزي، آموختن ادب است ونكو داشت ديگران، و مولوي بزرگ در مثنوي مي‌فرمايد:

از خـدا جـــويـيم توفيق ادب

بي‌ادب محروم ماند از لطف رب

بي ادب تنها نه خود را داشت بد

بـلـكه آتـش بـر همه آفاق زد

يكي از روحانيون محقق كه اخيراً به كازرون آمده بود، مي‌فرمود: در سفري كه به ژاپن داشتم. ادب و احترام و رفتار و گفتار مردم ژاپن برايم شگفت انگيز بود. از صبح تا شب كه در خيابان‌ها پرسه مي‌زدم و يا براي سخنراني به جايي مي‌رفتم، يك بار يك بوق نشنيدم، تصادفي نديدم. اگر ديدم پشت بندش فقط پليس بود كه دخالت مي‌كرد. بين تصادف كنندگان فحش و ناسزا رد و بدل نمي‌شدو به دنبال آن كتك كاري نديدم. ايشان مي‌گفت: وقتي براي بازديد به زندان ژاپن رفتم 450 ايراني در آن جا به جرم‌هاي مختلف زنداني بودند، قتل، دزدي، و… وزير دادگستري ژاپن گفته بود كه ما براي زندانيان، زندان را جهنم مي‌كنيم. در وسط زمستان گرماي طاقت فرسا- ما براي آن‌ها هتل درست نمي‌كنيم، ايشان مي‌گفت: قرار بوده يكي از رانندگان سفارت ايران به دليل خلافي كه كرده بود، محاكمه و اخراج شود. يكي از كاركنان سفارت ايران به ايشان گفته بود:»خُب بگو من نكرده‌ام« راننده جواب داده بود منظورت چيست؟ آن كارمند ايراني گفته بود »بگو من اين عمل خلاف را نكرده‌ام.« باز اين بنده‌ي خدا متوجه نمي‌شود. دوباره مي‌گويد:»بابا دروغ بگو، بگو من اصلاً روحم اطلاع نداشته و ندارد و نخواهد داشت«- كاري كه بعضي از وكلاي ما به متهمان ياد مي‌دهند و هزاران تبصره و راه‌هاي در رو از زير مجازات و كيفر برايشان كشف مي‌كنند- آن راننده‌ي ژاپني درحالي كه شگفت زده شده بود، مي‌گويند: چه طور بگويم من خلاف نكرده‌ام، در حالي كه من اين خلاف را انجام داده‌ام. اين راننده‌ي بيچاره حتّي اسم دروغ هم بلد نبوده. اين جناب روحاني محقق مي‌گفت: از من سؤال كردند: نظرت درباره‌ي ژاپن چيست؟ گفتم: اگر زنانشان روسري داشتند و شلوار پايشان بود. اسلام ناب محمد(ص) اين جا بود.

حضرت محمد(ص) كه روز يكشنبه به مناسبت رحلتش مراسم عزاداري گرفتيم مي‌فرمايد: »دروغ، كليد همه‌ي گناهان است.« آيا بودا هم چنين سخن نغز و زيبايي دارد؟ به نظر شما كدام ملّت به جز ملّت اسلام اين همه، آيه و حديث‌هاي زيبا دارد؟ ما 14 معصوم داريم كه از بعضي از آن‌ها بيش از يك كتاب و دو كتاب سخنان نغز و خطبه و كلام قصار باقي مانده. اما چرا ما اين گونه‌ايم- دوماه محرم و صفر، عزاداري مي‌كنيم و بر سر و سينه مي‌زنيم، بر دمام‌هاي بزرگ مي‌كوبيم، زير شدّه‌ مي‌رويم، گريه مي‌كنيم، زنجير مي‌زنيم، هر شب روضه، هر صبح روضه، درخانه‌ها روضه و مجلس عزاداري، 28 صفر،30 صفر داريم. اما دادگاه‌هاي ما اين همه شلوغ است. در حالي‌كه آن روحاني بزرگوار مي‌فرمود:»وقتي به دادگاه ژاپن رفتم. دادگاه را خالي بدون ازدحام و سر و صدا ديدم، هيچ‌كس نبود. اگر هم بود. خيلي زود دادگاه را ترك مي‌كرد. وقتي از رئيس دادگاه آن‌جا سؤال كردم گفت: ما خيلي كم پرونده داريم. اگر هم داشته باشيم بيش از شش ماه -شايد اشتباه از بنده‌ي نگارنده باشد فكر مي‌كنم كمتر است- طول نمي‌‌كشد، چرا دولت‌هاي ما فكري به حال نهادينه كردن ادب و اخلاق در جامعه‌ي ما نمي‌كنند، بعضي از افراد جامعه‌ي ما تمام ماه محرم و صفر مشكي مي‌پوشند و عزاداري مي‌كنند. وقتي به بازار رفتند باز هم گران فروشي مي‌كنند، بعضي از كارمندان ما نماز جماعات و مجلس روضه خواني‌شان ترك نمي‌شود. اما هم چنان در اداره‌ رشوه بگيرند و كارشان سر دواندن مردم. ما اين همه عالم اخلاق داريم، و عارف داريم مجتهد داريم كه در دنيا نمونه‌ي آن‌ها تك است اما چرا اين‌ها الگو نمي‌شوند، چرا رفتار و گفتار چهارده معصوم(ع) با اين كه بارها و بارها گفته مي‌شود باز هم اين قدر مشكل داريم البته يك نكته‌ي قابل توجه مي‌تواند اين باشد كه ما از آغاز دوران ابتدايي روي بچه‌هايمان اشراف كامل نداريم- ما بچه‌ها را در خانواده و مدرسه‌ خوب تربيت نمي‌كنيم، تربيت يك انگيزه‌ي جدي ملّي و مذهبي در كشور ما نيست. هر چه هست در حد حرف باقي مي‌ماند. ما پيامبر را به كودكانمان مي‌شناسانيم. اما رفتارش و گفتارش در آن‌ها نهادينه نمي‌كنيم. ما امام حسين(ع) را خوب معرفي نمي‌كنيم. نمي‌گوييم امام آدم‌هاي بي‌ادب را دوست ندارد. دولت و دستگاه‌هاي آموزشي ما، پدر و مادرها را تربيت نمي‌كنند ما حتي معلم‌ها را هم تربيت نمي‌كنيم. هر چه هست مثل دستورات اخلاقي در حد بخشنامه مي‌ماند. وقتي دانش‌آموزي تكليفش انجام نداده و مادرش بهش مي‌گويد به آموزگارت بگو كه پدرم مريض بوده يا مادربزرگم فوت كرده اين خشت اول تا ثريا كج خواهد رفت. متأسفانه دولت‌هاي ما به اندازه‌اي كه فكر استخراج نفت هستند به فكر استخراج ادب و عشق و دوست‌داشتن از معدن‌هاي غني مردم مسلمان ايران نيستند به اندازه‌اي كه فكر رفع تورم هستند. به فكر تورم بي‌تربيتي و بداخلاقي در جامعه‌ي ما نيستند. وقتي در جامعه‌اي ادب و تربيت حاكم باشد، مطمئناً تورم و گراني هم نيست، چون، آدم مؤدب اول به فكر مردم جامعه است بعد به فكر خودش.

کاظم دهقانیان فرد

مطالب مرتبط

یک پاسخ

  1. شما دلتون خوشه
    اخه مگه چتون هست
    شغل دارین
    پول دارین فکرتون فقط شده ادب و ادبیات.
    اگه به شما باشه که میگید دولت بیاد برامون شعر و قصه بگه خدمت به مردم و رفع مشکلاتشون لازم نیست .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *