امروز:یکشنبه, ۴ آذر
تاریخ انتشار:2016-01-22

دکتر حسن نیلی؛

راهکارهای اقتصاد مقاومتی

جای جای زندگی ما حکایت از ظرفیت های بالقوه ای […]


جای جای زندگی ما حکایت از ظرفیت های بالقوه ای دارد که می تواند در اقتصاد مقاومتی مورد بهره برداری قرار گیرد. وقتی از دل کویر خشک مرکزی ایران عبور می کنی، با آثار تمدنی مواجه می شوی که در دل کویر برای هزاران سال توانسته اند خود را با شرایط دشوار اقلیمی و تهدیدات دیگر تطبیق دهند…

***

ملتی که بیش از چند هزار سال تاریخ مکتوب پشت سر خود دارد، به این معنی است که در عبور از چالش هایی که حیات یک ملت را با تهدید مواجه می کند، موفق عمل کرده است. ظرفیتی در این مردم و این سرزمین وجود دارد که می تواند از حمله اسکندر گرفته تا حمله مغول و حمله صدام و… را تحمل کرده و این تهدیدهای عظیم را در درون خود به فرصت تبدیل نماید. در گذشته چنین بوده و در آینده نیز ان شاءالله به کمک مردم و مسئولین همان خواهد بود. تدبر در شیوه برخورد گذشتگان با چالش ها، علاوه بر اینکه ما را نسبت به سیره اجداد خود آشنا می کند، راهکارهایی جهت عبور از موانع پیش رو در برابر ما قرار می دهد، که می تواند بسیار الهام بخش باشد.

۱- جای جای زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی ما حکایت از ظرفیت های بالقوه ای دارد که می تواند در اقتصاد مقاومتی مورد بهره برداری قرار گیرد. وقتی از دل کویر خشک مرکزی ایران عبور می کنی، با آثار تمدنی و شهرهایی مواجه می شوی که در دل کویر و در حاشیه آن برای هزاران سال توانسته اند ادامه حیات داده و خود را با شرایط دشوار اقلیمی و تهدیدات دیگر تطبیق دهند. اکنون که ملت ایران در یکی از حساسترین برهه های تاریخ خود قرار دارد، مقطعی که نه فقط سرنوشت یک سرزمین جغرافیایی در فلات ایران تحت عنوان کشوری به همین اسم تعیین می شود، بلکه سرنوشت کل منطقه و حتی کل جهان و تاریخ بشر در حال رقم خوردن است، رفتار ما می تواند در جهت دهی، سرعت و شتاب این حرکت سرنوشت ساز، بسیار تعیین کننده باشد. برای کسانی  که مدعی خط امام (ره) هستند، الگوی زندگی آن یار سفر کرده از نظر مصرف مواد مصرفی می تواند برای دوستدارانش مطرح باشد، بعبارت دیگر دریافت حضرت امام (ره) از نظر میزان کالری وپروتئین و سایر مواد مغذی روزانه چه میزان بوده است؟! و خروجی ایشان از نظر اثربخشی در زمان حیات وبعد از آن در محیط خانواده، اجتماع و جامعه جهانی چه میزان بوده است؟ مطالعه این رفتار می تواند مدل الگوی زندگی در اقتصاد مقاومتی را تبیین نماید.

و یا شهید مدرس که الگوی رفتاری و زندگی شخصی او به درستی یک اگلوی زندگی مقاومتی است، می تواند به سادگی در برابر قدرتمندترین دیکتاتورها بایستد و دچار تزلزل نشود و تا همیشه تاریخ ایستاده باقی بماند. رفتار و سبک زندگی رزمندگان اسلام در طول جنگ یکی از مصادیق بارز اقتصاد مقاومتی بود. مثلا اینکه رزمندگان چگونه در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد خوزستان خود را با ساده ترین روش و کمترین هزینه خنک می کردند، می تواند برای ما بسیار درس آموز باشد. حتی مطالعه رفتار حیوانات در برخورد با تنش ها و بحران های زیست محیطی دارای الگوهای ارزشمندی است که از دیر باز مورد توجه اکولوژیست ها بوده و همچنان بسیاری از آنها برای انسان دارای درس آموزی است. حشرات اگرچه جزء حساس ترین موجودات هستند، ولی روش های بهینه ای در آمد و شد، مقابله با تنش های زیست محیطی و عبور از چالش ها دارند که هنوز برای ما درس آموز است. قرآن مجید، اولین رابطه انسان با حیوان را رابطه آموزگار و شاگردی نشان می دهد. در داستان هابیل و قابیل، کلاغ آموزنده است و فرزند آدم شاگرد! و این آموزگاری رفتار موجودات دیگر در عبور از چالش های پیش رو همچنان برای انسان درس آموز است و جدیدترین تکنیک های تشخیصی و درمانی از آنها استخراج می شود. مثلا وقتی بشر آنتی بیوتیک را کشف نمود، تصور می کرد که برای همیشه سفره بیماری های عفونی برچیده شده است. در حالی که باکتری ها و میکروب ها با وجود اینکه عمرشان کمتر از چند ساعت است ولی نسل آنها هوشمند عمل کرده، اقدام به شناسایی چالش نموده و توانستند از سد بسیاری از آنتی بیوتیک ها که با روش های پیشرفته توسط بشر ساخته شده بود عبور نمایند. و اکنون مقاومت آنتی بیوتیکی یکی از بزرگترین چالش های بخش بهداشت در سراسر جهان است. در این حوزه سخن بسیار است که به همین مقدار بسنده می شود.

۲- چند سالی است که در کل کشور بخصوص در استان های جنوبی بحث کمبود آب و خشکسالی مطرح می باشد و از مردم گرفته تا مسئولین در خصوص آن دم می زنند و خطابه ها سر می دهند. با این وجود در زمان بارش باران به راحتی اجازه می دهیم که قطرات باران، که هدیه خداوند از آسمان بر اهل زمین است، وارد فاضلاب شده و با آبهای آلوده مخلوط شود!؟ در حالی که هر فرد ایرانی می تواند با بکار بردن خلاقیت های خود در جهت ذخیره قطرات باران سهیم باشد و در کمترین حالت حتی به اندازه یک قطره باران در عبور از بحران خشکسالی موثر باشد. گذشتگان ما در این بخش صاحب فکر واندیشه و برای چندین هزار سال دارای مدرن ترین تکنولوژی حفظ آب باران بوده اند و با استفاده از این فن آوری در دل کویر تمدن هایی بوجود آوردند که هنوز از ورای قرنها درخشش آنها خیره کننده است. آثار به جای مانده از نیاکان ما در دل کویر خود گواهی آشکار بر این توانمندی ها می باشد.  در دنیا روش های استحصال آب سالهاست که مورد توجه است و با استفاده از عبارت “Water harvesting” در شبکه اینترنت می توان با انواع و اقسام روش های جدید در این خصوص آشنا شد.

۳- انبوه زباله ای که توسط مردم شهرنشین در کشور تولید می شود به راحتی قابل تبدیل شدن به ثروت ملی است که ما در این زمینه هنوز کار جدی انجام نداده ایم.

۴- در حوزه اقتصاد کلان نیز می توان با تغییرات جزئی به شکل گیری اقتصاد مقاومتی کمک کرد. به عنوان مثال بحث [گرانی] مرغ این روزها نقل هر مجلسی است. برخی از تولید کنندگان علت آن را کمبود خوراک مرغ عنوان می کنند. این در حالی است که سالانه در کشور نزدیک یک میلیون تن خوراک مرغ تلف می شود! (بیش از ده برابر میزانی که اکنون برای رفع تقاضای بازار نیاز است!). ولی اقدامی شایسته در این خصوص نه از سوی مردم و نه مسئولین صورت نگرفته است. بخشی از این اتلاف به مردم و برخی به مسئولین مربوط می شود.

برای اینکه مسئله روشن تر شود یک محاسبه ساده را مجبورم ارائه دهم. برای تولید یک میلیون و ششصد هزار تن گوشت مرغ در کشور، سالانه به بیش از سه میلیون و دویست هزار تن خوراک مرغ نیاز است (اگر ضریب تبدیل دان به گوشت برابر ۲ به ۱ باشد). (یعنی به ازاء هر کیلو گوشت مرغ دوکیلودان مصرف شود). حال اگر ضریب تبدیل کاهش یابد و مثلا به ۱٫۷ برسد با میزان کمتری دان می توان همان مقدار گوشت را تولید کرد. یعنی برای تولید یک میلیون و ششصد هزار تن گوشت مرغ به جای مصرف ۳٫۲ میلیون تن دان، چهارصد و هشتاد هزار تن دان کمتری مصرف شود. این عدد برای شرایط اقتصادی ما بسیار تعیین کننده است. مصرف دان کمتر هزینه تمام شده را کاهش و از طرفی لاشه های استاندارد (یک کیلو و دویست گرم) از نظر ترکیب لاشه، میزان چربی و کیفیت گوشت با لاشه های دوکیلویی و سنگین تر قابل مقایسه نمی باشد. متاسفانه در کشور به دلیل عادت غلط مردم به مصرف مرغ دو کیلویی که خارج از استانداراد جهانی است، نزدیک پانصد هزار تن دان مرغ تلف می شود، بدون اینکه بازده لازم داشته باشد و عمدتا در لاشه مرغ به چربی تبدیل می شود. از سوی دیگر تلفات به دلایل مختلف در واحدهای مرغداری بیش از متوسط جهانی است که به راحتی می توان این تلفات را با استفاده از روش های علمی به سطح استاندارد رسانید. تجزیه و تحلیل علت تلفات و راهکارهای کاهش آن را به فرصتی دیگر موکول می نمایم. بنابراین پر واضح است که با یک سری اقدامات جزعی و کلی در سطح اقتصاد خرد و کلان میتوان ضایعات را به حداقل رسانید و به شکل گیری اقتصاد مقاومتی کمک شایانی نمود. با امید به آنکه اندیشه ها به حرکت در آید و از توان فنی متخصصین در عبور از چالش ها استفاده بهتر شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *