امروز:جمعه, ۲ آذر
تاریخ انتشار:2017-11-02

آیا طب اسلامی نداریم؟

پرفسور محمد اسماعیل اکبری-پدر پزشکی جامعه نگر ایران: با اقداماتی غیر اسلامی موجبات تحمیق مردم عزیز را فراهم می کنند!

با اقداماتی غیر اسلامی موجبات تحمیق مردم عزیز را فراهم می کنند! بیماران سرطانی قابل علاجی وجود دارند که بخاطر استفاده از طب سنتی، لاعلاج شده اند!

پرفسور محمد اسماعیل اکبری-پدر پزشکی جامعه نگر ایران- در آخرین یادداشت مهم خود پیرامون موارد مطروحه این روزها در فضای مجازی و غیر مجازی درباره طب اسلامی و سنتی گفت: “طب اسلامی، طب سنتی، طب مکمل”

این روزها سه عنوان فوق الذکر، نقل بسیاری از مجالس خصوصی و عمومی است؛ حتی بزرگان هم در آن ورود کرده و ارشاداتی داشته اند.
تعریف و تبیین این عنوان ها بقدری متفاوت می باشد که گاهی شناخت درست و بهره برداری از آنها را دچار اشکال کرده است. احتمالا بدیهی است اسلام عزیز برای مداخلات طبی و حل مشکل تشخیص و درمان نیامده است؛ وظیفه آن هدایت و راهنمایی است و نباید هر چیز عادی و هر تغییر اجتماعی را چه خوب چه بد به اسلام متعلق دانست تا چه رسد به مسائلی که اصلا به اسلام مربوط نیست.
درقرآن کریم و در احادیث معتبر، آیات و روایات زیادی وجود دارد که برای سعادت بشر نازل شده است و قطعاً توجه و عمل به آنها موجب ارتقای انسانیت و کرامت انسانی و بزرگی و تعالی او می شود. تا جایی که به جز خدا نبیند. آیا ت شریفی چون:
 الا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ
 إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ
 وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی
 ادعونی استجب لکم
 وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَهِ
 وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
 وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللّه إِلَیْکَ
 أَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
 (الْمُخْبِتِینَ) الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاهِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ

و یا احکام روشنی که مثلاً در آیه ۲۳۳ سوره بقره، انسان را به شیردهی و شیرخوارگی دو سال تمام تشویق کرده است. و یا در آیه وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا از سوره مبارکه اسراء که آنچه را از قرآن کریم نازل شده است شفاء و رحمت برای توفیق اشاره فرموده و یا ایه(و اذا مرضت فهو یشفین) از سوره مبارکه شعرا که به طور قطع اعلام فرموده وقتی من خودم را مریض می کنم او کسی است که شفا میدهد! و این امر امروز از بدیهیات دانش بیولوژیک است. اگر این مطالبِ توکل، صبر، مهربانی، کمک به دیگران و استوارات را طب بخوانیم، بلی، این طب اسلامی است؛ اما اینکه چگونه یک بیماری را تشخیص دهیم و یا درمان کنیم مثلا گیاه شماره یک برای فلان مرض خوبست و یا گل گاوزبان برای مرض دیگر ، هرگز نباید به اسلام عزیز وصل شوند، بلکه آنها را می توان در قالب طب سنتی و یا طب مکمل برنامه ریزی کرد. موضوع آنقدر مهم است که آیت الله سید کاظم طباطبایی از موسسه دارالحدیث قم، متن خلاصه زیر را که ماحصل تحقیقات طولانی است منتشر نموده است:

“من با عنوان طب اسلامی مخالف هستم . یعنی بنده نمی پذیرم که هدف دین و شریعت در انداختن نظامی بعنوان نظام پزشکی باشد. نظام سلامت و پزشکی هدف شریعت اسلام نبوده است اگر هدف دین این باشد که نظام سلامت و پزشکی هم طراحی کند، پس باید در مورد تشخیص بیماری ها ، علل امراض و … دستورالعمل کامل داشته باشد که بیماری را چگونه میتوان شناخت و درمان کرد (و حال اینکه در مرویات ما چنین چیزی نیست). اما مرحوم علامه طباطبایی عقیده دارند که وظیفه دین هدایت است. پس مبنای ما این است که دین متکفل هدایت است و لاغیر. عده ای آمدند نزد امام علی(ع) و گفتند که چرا شما محاسنتان را خضاب نمی کنید در حالی که پیامبر (ص)فرمودند: «همه محاسن خود را خضاب کنند». امام علی(ع) فرمودند: پیامبر(ص) در دوجا فرمودند محاسن را خضاب کنید، یکی در زمانی بود که آمدند مدینه و چون محاسن بلند و سفید نماد یهودی ها بود فرمودند همه محاسن را خضاب کنند تا شباهت به یهودی ها نداشته باشند؛ مرتبه دوم در جنگ بدر بود که حضرت فرمود برای رعب دشمن که سپاه اسلام، سپاه جوان به نظر بیاید همه محاسن را رنگ کنند. در واقع امام علی(ع) با این حدیث میفرمایند که این روایت قضایای خارجیه و شخصیه است نه حقیقیه. یعنی مختص آن دو مورد بوده است و استحباب عمومی ندارد. ما در موسسه دارالحدیث یک مجموعه ای گردآوری کردیم که روایات صحیح و غیر صحیح را جمع آوری کردیم. حدودا ۶ هزار روایت غیر تکراری در حوزه طب داریم. البته فارغ از مستند بودن و یا نبودن و یا درست و غلط بودن این روایات. یعنی ۶ هزار روایت طبی بصورت کلی در حوزه طب موجود است. از این ۶ هزار روایت طبی حدود ۱۵ درصدش سند دارد!

یعنی کمتر از هزار روایت است که سند دارد باز هم فارغ از سند معتبر و غیرمعتبر.
( یعنی) بصورت عمومی کمتر از هزار روایت طبی سند دار داریم!
خب از این تعداد کمتر از هزار روایت حدود ۵ درصد سند صحیح دارند. یعنی از کل روایات پزشکی کمتر از ۵ درصد آن سند معتبر دارد و معمولاً این احادیث هم در کتاب کافی است. این ۵ درصد هم عموما در مورد خواص خوراکی ها هستند یعنی نه در تشخیص بیماری فایده ای دارد و نه در درمان فایده ای دارد. یعنی در روایات ما از ۶ هزار روایتی که موجود است اگر بخواهیم روایات معتبری که مربوط به بحث درمان امراض است را جدا کنیم کمتر از یک درصد است یعنی کمتر از ۶۰ روایت در حوزه درمان است. حالا مشاهده می کنید که چرا بنده میگویم ما طب اسلامی نداریم! چون وظیفه ی دین این نیست که بیاید درمان جسم مردم را بعهده بگیرد.”

همانطور که ملاحظه فرمودید، احادیث مختص پزشکی که پایه و اساس درستی دارند بسیار معدود است و از ۶۰۰۰ حدیث تنها ۶۰ عدد آنها پایه و اساس دارند آنهم نه برای تشخیص و درمان. بلکه بطور کلی خواص خوراکی ها مطرح شده است که همیشه می تواند درست باشد . ملاحظه شد که چیزی به اسم طب اسلامی که امروز مد نظر مردم و بعضی از دست اندرکاران حوزه پزشکی و غیر پزشکی است و اغلب با توسل به این جملات، سرپوشی برای اقدامات غیر علمی خود می سازند وجود ندارد و ضرورت دارد قباحت این اقدام غیر اسلامی و غیر علمی که خدای نکرده موجب تحمیق مردم شریف شود را اعلام و اصرار کرد.
اما طب سنتی در ایران و در جهان دارای پشتوانه علمی است. یعنی بعنوان مثال اقداماتی که حضرت شیخ الرئیس ابوعلی سینا و یا حضرت رازی و غیره می کرده اند بنیان علمی داشته و دارد؛ چه در قالب مصرف گیاهان دارویی و چه مواد معدنی و چه رفتارهای تشخیصی درمانی. اما هرگز نباید این ها را طب اسلامی نامید؛ طب سنتی خود مقوله جدایی است و این تفاوت گرفتاری ساز است. متخصصین طب سنتی باید با همکاری متخصص علم بیولوژیک به زبان مشترکی برای بیان مطالب برسند.
آنچه بعنوان یک اصل باید مورد نظر باشد داشتن استاندارد علمی است که اغلب اوقات در طب سنتی رعایت نمی شود و به طور ویژه کسانی که تحصیلات دانشگاهی و علم مسئولانه ندارند ، از آن دوری می کنند و اینجاست که بر سلامت مردم و بیماران لطمه می زند . بعنوان مثال در طب سنتی وقتی نسخه ای نوشته می شود که ذکر مقداری از گیاهان دارویی در آن وجود دارد ، مثلاً ۴ مثقال بنفشه ، ۲ مثقال سپستان، زیره و… از نظر علمی مقبول نیست؛ زیرا حتی در همان بازار محدود گیاهان دارویی هم تعریف واحدی ندارد و ده ها نوع از آن یا هر ماده مشابهی در بازار به آن اسم وجود دارد که قابل اعتماد نیست اینگونه نگاه کردن به سلامت مردم علمی نیست، انسانی نیست و ورای همه اسلامی نیست.
وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی تلاش زیادی انجام داده تا بتواند این حوزه را جمع کند و از پتانسیل های بالقوه آن برای سلامت مردم و اقتصاد سلامت بهره ببرد، اما این اتفاق جاری نشده است و بسیاری از سردمداران طب سنتی و یا وابستگان کارهایی می کنند که واقعاً ذهن دلسوزان را گرفتار می کند.
در مرکز تحقیقات سرطان بطور متوسط هفته ای یک بیمار سرطانی داریم که با گول خوردن از این افراد، سرطان قابلِ درمان خود را به سرطان غیر قابل درمان تبدیل کرده اند و این یعنی فاجعه و ظلمی آشکار.
در حوزه سلامت طب مکمل، عنوان دیگری است که هم در قالب طب سنتی می گنجد و هم بطور مستقل، بعضی از رفتارهای آن سابقه در علوم قدیمی و بعضی هم در علوم جدید دارد. انرژی درمانی، فرادرمانی و الفاظ مشابه از این قبیل اگر چه در بعضی موارد پشتوانه علمی برای آنها وجود دارد، اما در بسیاری از موارد در بازار مکاره طبابت ، به مردم لطمه میزند. اینهم باید بطور جدی مورد ارزیابی و استاندارد سازی قرار گیرد. بهرحال فعلاً این سه عنوان مطروحه نقاط ضعف زیادی دارند که امیدوارم وزارت محترم بهداشت با استفاده از جایگاهی که به آنها داده است و بهره گیری از توان مندی افراد عالم و دلسوز بتواند سروسامانی به آنها بدهد.
البته طب متعارف امروز هم در کشور و بسیاری از کشورهای جهان دچار گرفتاری هایی است که بررسی آن در این مقال نمی گنجد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *