کازرون نگاه – جناب « تبادار » به کازرون خوش آمدید؛ اما……
به گزارش کازرون نگاه، حاج امان اله دهقانفرد جانباز هشت سال دفاع مقدس و از دیپلمات های سابق ایران در پی سفر استاندار فارس به کازرون در یادداشتی بیان داشت:
مطلع شدیم حضرت عالی طی مسافرت به شهرستان کازرون ، ضمن دیدار با مسئولین و تعدادی از مردمِ « همسایه » ی همیشگی تان ، در خصوص بخشی از مشکلات این خطه بررسی های کارشناسانه ای داشته اید که در همین رابطه ضمن تشکر از سخنان مطرح شده و تبریک پیشاپیش سال جدید و آرزوی توفیق در خدمت گزاری ، نکات زیر جهت استحضار بیش تر خدمت شما و تیم همراهتان تقدیم می شود :
۱- بر خلاف بعضی از والیان قبلی ، که متاسفانه بیش از توجه به امور و مشکلات عدیده ی فارسِ بزرگ به فکر زادگاه و موقعیت آینده ی خود بودند ، حضرت عالی را اما فرزند «همسایه ی جنوبی » و « عضوی از خانواده » بزرگ هم سنگران «قدیم »و «جدید» دفاع از خطه ی دلاور خیزِ «بوشهر »، «کازرون» و «فارس» می دانیم و از این که شخصیتی مانند شما قرار است در این « مقطع زمانی حساس » در بررسی و رفع بخشی از مشکلات سهیم باشد خدا را شکر می کنیم .
۲- گر چه تشریح وضعیت « گذشته » و « حال » شهرستان کازرون برای جناب عالی « توضیح واضحات » است اما چون « آینده » ی این منطقه دست خوشِ « تحولات ناخوش آیندی » گردیده و بیم آن می رود که نامِ نیکِ آبا و اجدادی ما در خلال « تصمیم » های احساسی و مقطعی عده ای از « همسایگانِ هم سود » به فراموشی سپرده شود بالاجبار لازم است اموری را متذکر شویم :
الف ) آن چه که امروز موجب تشویق « بخش هایی » از شهرستان برای « تشکیلِ خانواده » ی جدید و « جدایی از خانواده ی پدری » شده نه از بابِ « میلِ باطنی » و « علاقه ی ذاتی » ساکنان این محدوده ها بلکه « محصولِ» احساس فراموش شدن هایی است که طی سال های گذشته به ساکنان این منطقه ی جغرافیایی خاص دست داده و آنان را به این نتیجه رسانیده که تنها راه « پیش رفت » ، « توسعه » و « نیل به کمال » را همانا در تعیین خطوط مرزی جدید و زندگی در خانه ای دیگر جستجو نمایند .
ب) شهرستان کازرون ، که بخش هایی از اعضای رئیسه ی آن طی دوره های متعدد با « جراحی های درد آور » از پیکرش جدا و به بخش ها ، شهرها ، شهرستان ها و استان های دیگر پیوند زده شد ، ظاهرا قرار است همچنان به عنوان تنها کاندیدای « اهدای عضو » ! مورد عنایت قرار گیرد ! . توجه داشته باشید که تقسیمات « فعلی » آغاز راه است و اگر کمی تامل نمایید به خوبی درخواهید یافت که « اعضای » مهم تر و قدیمی تری از شاخه های این درخت زیبا و« کهن سال » منتظر « اعلام نوبت » توسط « اتاق های عمل » هستند . آیا مقدمات لازم « برای مواجهه » با این روند خطرناک فراهم گردیده ؟
ج) مردم شهرستان کازرون ، با تمام ساکنان « اصیل » و « مهاجر» و همه ی « اقوام » و « نحله های فکری » طی صدها سال زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر نام نیک و گذشته ی تابناکی را در زمینه های تاریخی ، فرهنگی ، سیاسی ، انقلابی ، دینی و… از خود بر جای گذاشته اند که بخش عمده ای از این « تاریخ نورانی » محصول اتحاد ، دوری از تفرقه و زندگی در « خانه ی واحد » بوده این امر اما با « تقسیمات فعلی» و « انتزاعات آینده » ، در شُرف « از هم پاشیدن است ! آیا « نمی شد » و « نمی شود » با تقویت زیرساخت ها و انتصاب مدیران کاربلدِ ، ترجیحا بومی ، و غیر وابسته به « مراکز فشار » و …در رفع دغدغه های « متقاضیان جدایی »از این امر جلوگیری نمود ؟ .
د) با توجه به شناخت دقیق نسبت به نگاه های موجود در شهرستان ، اعم از نخبگان ، صاحبان اندیشه و مردم شریفی که در مرکز و نواحی پیرامونی کازرون ، وجود دارد شاید نتوان فردی را پیدا کرد که با توسعه و پیش رفت مناطق خود و دیگران مخالفتی داشته باشد ، آن چه اما مایه ی نگرانی عمومی است « بذر » کینه و « اختلافات قومیتی » و « منطقه » ای است که متاسفانه طی « ماه های گذشته » با تحریک افراد و اشخاص « با هویت معلوم » موجب بروز ذهنیت های منفی در بین عده ی زیادی از مردم گردیده و « دوستان » و « برادران» قبلی را به « رقیبان غیر قابل تحمل » و تقریبا « دشمنان » فعلی مبدل نموده است . این امر نه تنها به نفع هیچ منطقه ای نیست بلکه قطعا زمینه ساز « بحران » ، « درگیری » و « واگرایی » های غیر قابل جبران خواهد بود .
۳- مردم و نخبگان شهرستان ، « پیش » از آن که نسبت به جدایی بخش های عزیزِ « قائمیه » و « کوهمره » از بدنه ی سرزمین اصلی نگران باشند ، از مشکلاتی که « پس » از تحقق این تقسیمات ، در « حوزه ی داخلیِ » اداره ی جدید و تاثیرات آن بر « دیگر مراکز اداری »این بخش ها بروز خواهد کرد ناراحتند و بر همین اساس ضمن احترام به تصمیم عزیزانِ « پی گیری کننده » ی جدایی ، همچنین بر حقِّ مسلَّم تمامی روستاها و مراکز انتزاع شده ، جهت تعیین سرنوشت آینده ی اداریِ خود در فضایی آرام و بدون فشار و وعده های فریبنده توسط اشخاص و مراکز ، تاکید می شود .
۴- امور مربوط به تقسیمات ، حتی در کوچک ترین واحد اجتماعی همچون جدایی فرزندان از خانواده ی پدری ، همواره با « مشکلات » بزرگ و کوچکی همراه بوده و طبیعی است که تقسیم واحدهای اداری در مقیاس سرزمین های بزرگ تمدنی با هویت های تاریخی ، زیارتی و فرهنگی ِچندین هزار ساله ، مانند شهرستان کازرون ، نیازمند مطالعه ی دقیق ، بررسی جوانب مختلف ، استفاده از « عقلِ جمعی » ، دوری از تحریک و « احساسی » نمودن فضای جامعه و پرهیز از « پنهان کاری » در پی گیری ها و نهایتا « تقسیم عادلانه » بوده که لازمه ی موفقیت در این امر نیز « حضور » بی طرفانه ی کارشناسان مختلف امنیتی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و مسئولین مرتبط با امر « تقسیمات کشوری » در بین مردم و انتقال نظریات آنان از « مسیرهای تعریف شده ی قانونی » است .
۵- مسئولین و کارشناسان محترم تقسیمات کشوری در جلسات خود همواره به این نکته اشاره می کنند که : « هر تقسیماتی ، لزوما به معنای تضعیف سرزمین اصلی نیست بلکه می تواند زمینه های لازم برای تشکیل حوزه ی اداری وسیع تری را در چنین مناطقی ایجاد نماید و…» بر همین اساس مردم کازرون ، با توجه به پیشینه ی تاریخیِ خود ، معتقدند :« وقتی که بر اساس قوانین موجود می توان با وصله و پینه های عجیب ، « بخش ها » و « شهرستان های کوچک » را به واحد اداری بالاتر ارتقای درجه داد ! ، چرا شهرستانشان با پیوستن دوباره ی قطعات قبلی خود که در « تمامی جهات جغرافیایی اطراف » ! پراکنده اند ، نتوانند تشکیل دهنده ی « استانِ »،جدیدی به نام « سلمان » محمدی (ص) ، با مرکزیت کازرون ، باشند ؟. بر همین اساس با توجه به قرابت خانوادگی بخش هایی از جغرافیای موطن عزیز شما « بوشهرِ عزیزِ ما » و مناطق متعدد دیگری در استان ها و شهرستان های پیرامونی با کازرون ، از جناب عالی به عنوان فردی انقلابی و متدین می خواهیم تا در زمان کوتاهِ مدیریت تان به عنوان «استان دار فارس» پایه گذار تنها تشکیلات اداری زیر نام ِیکی از پرآوازه ترین عضو غیرِ عربِ خانواده ی اهل البیت (ع) [ سلمان منّا اهل البیت ]بوده و این « میراثِ نیک » را به نام خود ثبت نمایید .
نکته ی پایانی :
نام ِ کازرون ، مردم ، تاریخ ، فرهنگ و پیشینه ی دینی و انقلابی آن در طول تاریخ « بزرگ » بوده و همچنان با عظمت خواهد ماند چرا که پاک کردنِ « شناسنامه » ی اعضا و ساکنان قبلی و محو نام سلمان (ره ) محمدی (ص) از شناسنامه ی این منطقه ی جغرافیایی ناممکن بوده و فرزندان این خطه در آینده ای نزدیک با « اتحاد » ، « هم بستگی » ، « هم سویی سیاسی » و « هم گرایی » های انقلابی ، تاریخ خود را با پیوندِ « گذشته » و « حال » با یک دیگر ، « آینده » ی روشن و امیدوارانه ای را زیر « بیرق سه رنگ » ایران ِبزرگ و « نظام اسلامی با شکوهش » رقم خواهند زد.